آقای جواد ذوالفقاری گلمكانی

قهـرمان و پیشكسوت كشتی‌ خراسـان

انجمن پیشكسوتان كشتی خراسان

« به نام ایزد بی‌همتـا»

با یاری خداوند متعـال و بزرگ ؛

در این راه جناب آقای مجیـد عباسی ریاست محترم كمیته چاپ و نشر انجمـن كه خود از قهـرمانان با سابقه كشتی و به جهت صفات اخلاقی و پهلوانی مورد علاقه‌ی وافر جامعـه‌ كشتی می‌باشـد ما را همراهی خواهنـد نمود و قرار بر این شد كه هر كدام از پیشكسوتان محترم كشتی كه میزبان نشست ماهانه می‌شود زنـدگی‌نامه اش به چاپ رسـد . هم اكنون این تصمیم نصیب آقای جواد ذوالفقاری گلمكانی گردید. آنچه می‌خوانید زبان حال این عزیز می‌باشد.

با یاد خداوند منان

خلاصه ای از بیوگرافی و زندگی ورزشی

جواد ذوالفقاری گلمکانی

در شهریورماه سال ۱۳۳۷ در خانواده ای مذهبی و زحمتکش و صاحب نام متولد شدم. از همان دوران کودکی و قبل از دبستان همیشه کوشش می کردم که با پدر و عموی خودم کشتی بگیرم و برتر باشم. در اوایل نوجوانی با وجود علاقه زیادی که به پهلوانی و قهرمانی کشتی داشتم نتوانستم از توپ گرد دل کنده و به سمت کشتی رو آورم، این بود که هنگام تحصیل در مقطع ابتدایی و راهنمایی بیشتر به طرف ورزشهای توپی رفته و عضو تیم فوتبال مدرسه و محله بودم؛ ولی همیشه و همه وقت چشم در تابلو سردر استادیوم سعدآباد و سالن کشتی داشتم. به علت علاقه وافر به پهلوان زنده یاد تختی و دیگر قهرمانان و نام آوران، همیشه با خود می گفتم روزی می شود که من هم بتوانم لباس کشتی پوشیده و با حریفان دست و پنجه نرم کنم.

تا اینکه روزی در مدرسه زمزمه تیم کشتی و مسابقات کشتی شد، از طریق دوستان باخبر شدم که مدرسه ما هم می خواهد در مسابقات کشتی آموزشگاه ها شرکت نماید. باید عرض کنم من از نظر قد و قواره به نسل پدران و نیاکان خودم که از خطه سرسبز و پهوان خیز گلمکان بودند شبیه بودم و اندام و هیکل بنده هم بیشتر ازاینکه به تیپ ورزشکاران فوتبال یا سایر رشته‌ها بخورد، بیشتر به نقش کشتی و پهلوانی نزدیک بود. به همین دلیل برای مسابقات کشتی ثبت نام کردم و از آن روز به بعد زندگی بنده از ورزشهای میدانی به سمت ورزش کشتی و ورزش زورخانه ای ورق خورد. در باشگاه کشتی ثبت نام کرده و با جدیت و علاقه فراوان به دنبال ورزش کشتی رفتم، ضمناً همانطور که قبلاً عرض کردم الگوی بنده در کشتی از نظر شخصیت و پهلوانی بیشتر به پهلوان تختی گرایش داشت، همچنین در شهر خودمان و مخصوصاً گلمکان از تجربیات و مردانگی و ایثار پهلوانان به نامی مانند: پهلوان وفادار پهلوان گلمکانی – پهلوان توکل و خادم استفاده می کردم.

با این نیت توانستم هرچه سریعتر در این رشته پهلوانی پیشرفت کنم و از دیگر همراهان وهم تیمی ها و همسنگرانم سبقت بگیرم و در فاصله اندکی در مسابقات قهرمانی آموزشگاههای استان و بعد هم در کشور به مقام های شاخصی دست پیدا کنم. همان اوایل کار مربیان متوجه شدند که بنده در ورزش کشتی استعداد خاصی دارم و روی بنده سرمایه گذاری های زیادی نمودند و من هم جواب زحمات آنان را دادم و توانستم در وزنهای مختلف و در مسابقات گوناگون به مقام های مناسبی دست پیدا کنم و بر روی سکوی قهرمانی قرار بگیرم و حتی تا دعوت در تیم ملی هم پیش رفتم و توانستم تا حدودی دین خود را نسبت به شهرم و استان ادا کنم.

همانطور که عرض کردم بنده از نظر قد و قواره رو به رشد بودم، بنابراین از وزن ۵۲ کیلوگرم کشتی را شروع کرده و تا وزن دهم که آنموقع ۱۳۰ کیلوگرم بود رسیدم و در تمام این اوزان میانه کشتی گرفتم و مقامهای مختلفی را کسب نمودم.

مختصری از مشوقان و مربیان که در معیت آنان در این رشته ورزشی برجسته شدم:

اولین مشوق و راهنما، که بنده را به سوی ورزش باستانی و کشتی سوق داده و پشتیبان و حامی من بودند، خدا بیامرز پدر و عمویم بوده که در عرصه کشتی نیز فعالت داشتند. لازم می دانم که در همین دست نوشته ها از آنان تشکر و قدردانی کرده و علو درجات را برای مرحوم پدرم از درگاه خداوند متعال خواستارم؛ خدایش بیامرزد و باشد که بتوانم تمام خصال پهلوانی و مردانگی و ازخود گذشتگی را که به من آموخته اند آویزه گوش کرده و با مردم مهربان و همراه باشم و راه پرره روی ایشان همیشه پیش روی بنده باشد.

باید عرض کنم از اولین مربیانی که زحمت بنده را کشیده و من را در این راه پرفراز و نشیب همراهی کرده تا من بتوانم با کشتی گرفتنم دل آنها و همشهری های خود و خانواده را شاد کنم و افتخاراتی برای کشورم به ارمغان بیاورم، بعد از پدر و عمویم آقای عسگر ناجی بودند. ایشان یکی از نام آوران و معلمین خوب و با شخصیت این مرز و بوم بوده و من را به روی تشک کشتی آوردند و با فنون و رسم و رسوم کشتی آشنا کردند و حتی با خانواده بنده تماس گرفته و تاکید کردند که حتماً من به دنبال ورزش کشتی باشم. ایشان از نظر استعداد یابی به این باور رسیده بودند که بنده در آینده سرنوشت خوبی در این ورزش ملی میهنی دارم. من با این مربی کشتی را آغاز کردم تا اینکه ایشان از مشهد به مازندران عزیمت کرده و در آنجا مشغول خدمت به جوانان شدند و بنده اجباراً با مربیان دیگری آشنا شده و توانستم به نحو احسن از تجربیات و آموخته های آنان بهره ببرم.

مربیان دیگری که من را در کشتی آموزش فنون و رسم جوانمردی و قهرمانی دادند عبارت اند از آقایان :

چنگیز عامل – حبیب غفاری – مرحوم فخرائی – حاجی آقا آزمون – مرحوم یحیی طاهری حسین معرب و مرحوم حاج وفادار؛

این افراد زحمات فراوانی برای بنده کشیده تا بتوانم به مقام های قهرمانی برسم. از تمامی آنها کمال تشکر و قدردانی را می نمایم و برای آن چند نفری هم که دیده از جهان بربسته اند علو درجات را از خداوند یکتا مسئلت دارم، باشد که بتوانم زحمات آنان را در طول زندگی با اعمال نیک و پسندیده و جوانمردی پاسخگو باشم و برای دیگران مثمر ثمر واقع شوم.

فعالیت های مستمر در ورزش :

همانطور که قبلاً هم اشاره کردم، بنده در تیم فوتبال مشهد در سطح نوجوانان و جوانان و در سطح استان مطرح بوده و برای تیم استان انتخاب شده بودم. بعد از فوتبال همانطور که ذکر شد به علت علاقه فراوان به جهان پهلوان تختی و دیگر جوانمردان راه کشتی را در پیش گرفتم و به جرگه پهلوانان قدم گذاشته و مقام های ذیل را در سالیان نوجوانی و جوانی و بزرگسالی کسب کردم که به شرح ذیل می باشد.

در سال های ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۲ در مسابقات قهرمانی آموزشگاه های خراسان در وزن ۵۲ کیلوگرم مقام پنجم
در سال ۱۳۵۳در مسابقات استان در وزن۵۷ کیلوگرم مقام ‌دوم
در سال ۱۳۵۴ در مسابقات آموزشگاه ها در وزن ۶۲ کیلوگرم مقام سوم و درهمان وزن و در رده نوجوانان مقام دوم
در سال ۱۳۵۶ در مسابقات آموزشگاه های استان در وزن ۷۴ کیلوگرم مقام اول
در سال ۱۳۵۶ در مسابقات آموزشگاه های استان در وزن ۷۴ کیلوگرم مقام چهارم
در سال ۱۳۵۶ در مسابقات آموزشگاه های ایران در وزن ۷۴ کیلوگرم مقام چهارم
در سال ۱۳۵۶ در مسابقات آموزشگاه های ایران در وزن ۸۲ کیلوگرم در رشته فرنگی مقام سوم و کشتی آزاد مقام دوم
در سال ۱۳۵۷ در مسابقات جوانان ایران در وزن ۸۲ کیلوگرم مقام سوم
همچنین درهمین سال در مسابقات قهرمانی کشور در وزن ۸۲ کیلوگرم کشتی گرفتم و به مقام سوم نائل شدم. نفرات اول و دوم در این دوره: مرحوم هوشنگ منتظر ظهور و فریدون بهنام پور بودند.

در سال ۱۳۵۸ در مسابقات کشتی جوانان ایران در وزن ۹۰ کیلوگرم در کشتی آزاد مقام اول و در رشته فرنگی مقام سوم
در سال ۱۳۵۹ در مسابقات کشتی جوانان ایران در وزن ۹۰ کیلوگرم در کشتی آزاد مقام دوم و در رشته فرنگی مقام اول
سال های ۱۳۸۶ به بعد، به جرگه پیشکسوتان پیوستم و در وزن ۱۳۰ کیلوگرم ایران به مربی گری مرد خوشنام و عاشق به ورزش کشتی جناب حاجی آقا عاقلتر به مقام قهرمانی ایران نائل شدم. در همین جا لازم می دانم از زحمات فراوانی که این مربی با شخصیت و خوش نام برای بنده کشیده اند تشکر و قدردانی نمایم.

شرکت در مسابقات لیگ کشتی ایران :

اینجانب در تیم برق خراسان عضو تیم کشتی این شرکت بودم و در دو دوره از مسابقات لیگ توانستم کشتی های خوبی برای این باشگاه بگیرم و با تمام قدرت به همراه دیگر اعضای تیم به مقام قهرمانی دست یابیم.

نفرات تیم کشتی سال اول لیگ برق خراسان بزرگ عبارت اند از آقایان :

اکبر حسین زاده – قاسمیان – علیرضا رستمی – محمود قشنگ – نوروز نظری – منصور خوشدل – رضا فیاض – برادران فهیمی – سنجرانی – علی اکبر شیدا – عزیز نظری – کمالی – منصورعابدی

مربیان تیم باشگاه برق که بنده در آن سال عضو آن بودم عبارت اند از آقایان :

چنگیز عامل – علی بامشکی – حسن بامشکی – مرحوم فخرائی و مرحوم وفادار

در همین جا باید از زحمات فراوانی که حاجی آقا عاقلتر در قسمت پیشکسوتان برای بنده کشیده اند صمیمانه تشکر و قدردانی کنم.

ضمناً باید عرض کنم که بنده در مسابقات جوانان ایران در وزن ۹۰ کیلوگرم که یک وزن بالاتر از وزن معمول خودم بود شرکت کرده و توانستم به مقام قهرمانی برسم و همان سال از بنده دعوت بعمل آمد تا در اردوی تیم ملی حاضر شوم؛ در همان موقع هم لیگ کشتی در حال برگزاری بود و من هم در تیم ملی و هم در کشتی لیگ کشور شرکت داشتم و همراه با دیگر کشتی گیران استان در این جام کشتی می گرفتم. نفرات تیم لیگ کشتی عبارت بودند از آقایان:

عفت دار- حاج محمود قشنگ – حاجی مهرافروزیان – منصور خوشدل – عزیزاله نظری – نوروز نظری – علی اکبرشیدا – علیرضا رستمی – منصورعابدی – اکبر حسین زاده- جعفر موسوی

جام های معتبر کشتی کشور:

بنده در سه جام معتبر ایران که یکی جام سید رسول حسینی در مازندران و دومی جام عبداله موحد و سومی ناطق نوری شرکت مستمر داشته و توانستم مقام کسب نمایم و چند تن از قهرمانان خطه مازندران و تهران و دیگر استانها را شکست دهم.

داور: حاج آقا عاقلتر، از پیشکسوتان کشتی خراسان

یک خاطره از دوران کشتی :

در مسابقات قهرمانی آموزشگاه های کشورکه در سالهای ۵۲-۵۳ برگزار شد هر رشته ورزشی در یک خوابگاه جدا اسکان داده شدند. اعضای تیم موظف بود برای نظافت و تزئین خوابگاه کوشش کند، چراکه دست اندرکاران اردو هر روز صبح از اتاق ها و خوابگاه های ورزشکاران بازدید می کردند و در آخرین روز مسابقات امتیازات برای آن استان و تیم منظور می شد. تیم کشتی هرساله در خوابگاه ها امتیاز خوبی دریافت می کرد ولی متاسفانه روز آخر که روز سرنوشت و جمع امتیازات بود شیطنت بعضی از بچه ها باعث شد که کسر امتیاز شویم و از افتخار بهترین خوابگاه دور بمانیم. علت کسر امتیاز آن بود که صبح همان روز یکی از ورزشکاران به نام آقای جعفر موسوی از خواب بلند شده و صورت هم تیمی های خود را با رنگ سیاه، سیاه کرده. هنگام ورود، بازرسان این صحنه سیاه بازی صورت بچه ها را دیدند و از تیم کسر امتیاز شد. این اتفاق به علت شیطنت و سرگرمی ورزشکارها افتاد اما ما یاد گرفتیم که نه فقط در ورزش بلکه در اردو هم باید مرتب و منظم بوده و بهداشت و زیبایی محیط خوابگاهها را نیز باید رعایت کنیم.

زندگی در حال حاضر :

باید عرض کنم در حال حاضر در سن ۵۴ سالگی دارای همسر و دو فرزند پسر به نام احد و علی و یک فرزند دختر هستم و در کمال آرامش و سلامت در کانون گرم خانوادگی زندگی می کنم. خداروشکر که فرزندان سالم و تندرست و خانواده ای پر از مهر و محبت و تمام ورزشی دارم و همه اهل خانواده ورزشکار و ورزش دوست هستند. ضمناً احد رزمی کار و قهرمان استان و دارای کمربند و همچنین علی والیبالیست و عضو تیم خراسان و قهرمان دانشگاه های ایران و آسیا است.

جمعی از پیشکسوتان کشتی خراسان در کنار پهلوان ذولفقاری

خاطره‌ای دیگر از دوران کشتی :

در اردوی یکی از مسابقات کشتی با دیگر تیم های ورزشی همراه بودیم. در موقع فراغت از مسابقات با تیم های استانهای دیگر مشغول بازی فوتبال می شدیم. تیم کشتی گیران که تشکیل می شد از آقایان : سوخته صحرائی – سلیمانی و بنده و چند ورزشکار سنگین دیگر. یک روز با تیم های هندبال و والیبال یکی از استانها مسابقه دادیم و با اینکه وزن های همه ما سنگین و با ورزش فوتبال هم زیاد آشنا نبودیم، اما چون بنده از بازیکنان قدیم فوتبال بودم به کمک دیگر اعضای تیم توانستیم تیم مقابل را با گلهای فراوان شکست دهیم. در آن بازی از ۱۲ گلی که به تیم مقابل زدیم ۱۰ تا آن را من به ثمر رسانده و برنده مسابقه شدیم.

خاطره و یک پند :

قبلاً عرض کرده بودم که آقای ناجی اولین مربی و استعداد یاب بنده بود و مرا به کشتی گرفتن و کشتی گیری دعوت کرد. بنده هم به حرف ایشان لبیک گفته و در تمرینات کشتی حاضر میشدم، ولی چون قبل کشتی بنده یک فوتبالیست تمام عیار بودم گاهی گریزی به فوتبال و یا والیبال میزدم. یکی از پهلوانها که اسوه جوانمردی و فتوت بود من را به کناری کشید و یک نصیحت پدرانه یا برادرانه به بنده کرد؛ ایشان که آقای حاج پهلوان ابراهیم آزمون بودند به بنده پیشنهاد فرمودند که اگر در تمرینات تخصصی شرکت کنم و در درشته های فوتبال یا والیبال مستمر شرکت نکنم می توانم در آینده کشتی گیر نامی و بزرگی شوم. حتی ایشان اسم یکی از قهرمانان کشتی شوروی سابق الکساندر مدوید را برد و گفت با پشتکار می توانم پا جای پای ایشان بگذارم. من از پند و نصیحت ایشان بسیار خوشحال شده و امید زیادی در تمرینات کشتی پیدا کردم و سعی کردم که این گفته های بزرگان را در تمرینات و زندگیانی خود الگو کنم.تشکر و قدردانی فراوان می کنم از این مرد خیر و نیکور و پهلوان تمام عیار ومردمی .

در پایان این مطالب که شمه ای کوچک از زندگی خودم و خانواده ام بود از هیآت پیشکسوتان کشتی خراسان که این مجال را به بنده داده اند تا گفتاری کوتاه با دوستان قدیمی خود داشته باشم، تشکر و قدردانی می نمایم. مخصوصاً از بنیانگذاران این هیآت: جناب آقای سرهنگ عظیمی و حاجی آقا عاقلتر تشکر ویژه دارم و امیدوارم که همیشه و در تمام طول زندگی موفق و پیروز و سربلند باشند.

به امید هرچه صمیمتر این هیآت با یکدیگر

یکی از فنون زیبای کشتی فرنگی

ضرب المثل که می گویند: دود از کنده بلند می شود

یک نفر به چند نفر …

کلام ما در اینجا پایان یافت و اکنون بآئین ورزشکاران
باستانی در پایان ورزش، برسم دعا میگوئیم:

اول و آخر مردان بخیر

همیشه شاد باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

16 + هشت =