زندگينامه ورزشي(قهـرمان و پيشكسوت كشتي‌ خراسـان و ايران)**محمد ابراهیم آزمون**
زندگينامه ورزشي

قهـرمان و پيشكسوت كشتي‌ خراسـان و ايران

« به نام ايزد بي‌همتـا»
با ياري خداوند متعـال و بزرگ ؛
بنا داريم از اين پـس زندگينـامه، خاطرات تلخ و شيرين، حوادث زندگي، مقام‌هاي قهرماني، حرفهاي دل و خلاصه آن چه خواندني ا‌ست از پيشكسوتان و قهـرمانان را همـراه با عكس و ساير مدارك آنان به رشته‌ي تحريـر درآوريم، در اين راه جناب آقاي مجيـد عباسي رياست محترم كميته چاپ و نشر انجمـن كه خود از قهـرمانان با سابقه كشتي و به جهت صفات اخلاقي و پهلواني مورد علاقه‌ي وافر جامعـه‌ كشتي مي‌باشـد ما را همراهي خواهنـد نمود و قرار بر اين شد كه هر كدام از پيشكسوتان محترم كشتي كه ميـزبان نشست ماهانه مي‌شود زندگي‌نامه اش به رشته تحرير درآيد .
و اين روند ادامه خواهد داشت تا با ياري خداوند بزرگ در پايان كار اين مجموعه به صورت كتابي ارزشمند بچاپ رسيده و به جامعه كشتي خراسان بزرگ تقديم گردد.

بسم الله ما در اول قرآن است
رحمان و رحيم رخصت از يزدان است
عيبي نبود جـامعه مـردان پرخـون
خون نقش و نگار جامعه مردان است

بسمه تعالي

ورزش كنيم تا دارو مصرف نكنيم، چرا كه ورزش بر هر درد بي درمان دواست
در دهه هاي اخير كاهش تحرك انسانها كه روندي روزافزون دارد به عنوان مشكل جوامع بشري مطرح شده است و متخصصان و پزشكان با بررسي وضع موجود اين روند را مهمترين عامل بيماريهاي خطرناك و نارسائي هاي بزرگ بهداشتي و حتي مرگ افراد مي دانند به موازات اين امر آمارها در سرتاسر جهان حاكي از آن است كه براي مهار اين مشكل دست ياري به مصرف داروهاي مختلف و حتي رژيم هاي مقطعي حاصلي ندارد و اگر هم داشته باشد فرصتي كوتاه مدت خواهد داشت تنها راهي كه صاحب نظران به عنوان داروي واقعي و مؤثر توصيه مي كنند ورزش مرتب است سالياني است كه در كشور ما گروه قابل توجهي از افراد ميانسال با موهاي جوگندمي و سفيد در ميادين و اماكن ورزشي حضور مي يابند كه چنين نظري براي همه شوق انگيز است اما با نگرشي عميق تر مشخص مي شود كه اين عزيزان فقط به خاطر مقابله و با گريز از عوارض بيماريهايي كه با آن مواجه هستند حركات ورزشي در ساعاتي از روز را پذيرا مي شوند هر چند كه تاكيد داريم همين امر در حد خود مهم و قابل توجه است زيرا موجب مي شود نام و انگيزه ورزش در خانواده ها بيشتر مطرح باشد اما آنچه كه كارشناسان بر آن پايبند هستند روآوري به ورزش از دوران نوجواني است چرا كه در اين برهه از دوران زندگي روند سازندگي و تكامل اندامهاي بدن شدت دارد و سواي آن نوجوانان با برخورداري از توانائي هاي جسمي از نظر روحي و رواني نيز به ويژگيهائي دست مي يابند و همين امر موفقيت آنان را در زندگي تضمين مي نمايد.
ترك ورزش موجب بيماريهاي گوناگون خواهد شد
ترك ورزش مسأله بسيار مهم است چرا كه در اين صورت يكباره كار اندامهاي مختلف بدن كه با شرايط خاصي همراه با ورزش رشد يافته اند دچار در هم ريختگي خواهد شد و نخستين واكنش در استفاده سلولها از اكسيژن كه امري حياتي است روي خواهد داد به اين معني كه در دوران ورزش ذرات وجود ما از اكسيژن رساني به خون در حد بالايي برخوردارند زماني كه خللي در اين زمينه روي مي دهد با كمبود اين گاز زندگي ساز روبرو مي شوند و اين روند ضايعاتي بزرگ در تمام اندامها و اثرات مخربي خواهد داشت كه اثراتش به سرعت در دستگاههاي مختلف بدن ظاهر مي شود از جانب ديگر اتكاي به نفس و ساير ويژگي هاي روحي و رواني فرد از ورزش دور شده جاي خود را به حالاتي مي دهد كه كمبودهاي بسياري در خود دارد بديهي است كه چنين فردي به هيچ عنوان نمي تواند جايگاه قبلي خود را حفظ كند چرا كه ورزش و ورزشكاري واژه هايي هستند كه در بطن خود همانگونه كه اشاره شد پرورش دهنده خصلتهاي جوانمردي و مردانگي مي باشند كه چنين خصوصيتي حالات انساني را در ابعادي بسيار گسترده به افراد هديه مي دهد بحث در اين عرصه فرصتي بيشتر را مي طلبد و اينك تقاضا مي كنم به اين كه اجراي توصيه كارشناسان را به كليه والدين يادآور شده و از آنان بخواهيم كه فرزندان دلبندشان را از همين امروز با ورزش آشنا كنند و همراه با آنان خود نيز ساعاتي از وقتشان را به ورزش اختصاص داده تا محفل خانوادگي شان را گرم تر از گذشته نمايند چرا كه برخورداري از بركات ورزش محيطي دوست داشتني و شادي بخش را پديد مي آورد.
محمد ابراهيم آزمون
يا رب دل پاك و جان آگاهم ده
آه شب و گريـه سحـرگاهـم ده
در راه خود اول ز خودم بيرون ده
و آنگه بيخود به سوي خود راهم ده

شمه ای از زندگی نامه ورزشی و قهرمانی خود را به زبان ساده برای پیشکسوتان بازگو می کنم:
در سال ۱۳۱۹ در یک خانواده مذهبی و ورزشی در شهر کهن و پهلوان خیز در محله بازار قوچان متولد شدم و به اعضاء دیگر خانواده،که چهار برادر و دو خواهر بودند اضافه شده و باعث خرسندی پدر و مادرم گشتم و نام مرا محمدابراهیم نهادند.
وقتی که کم کم پا به عرصه نونهالی و نوجوانی گذاشته و در یکی از مدارس شهرستان قوچان مشغول فراگرفتن علم و دانش شده در حین درس و تعلیم و تربیت در مدرسه و محل با بچه ها و همکلاسی های خودم همیشه مبارزه تن به تن داشتم و آنها را دعوت به کشتی گرفتن و مبارزه میکردم. تا اینکه در دوران دبیرستان متوجه شدم که شوق ورزش باستانی و کشتی در وجودم شعله ور شده و مرا دائماً به آن سوی سوق می دهد. و از طرفی هر روز رفتن از خانه به مدرسه و برعکس راه می پیمودم همیشه از مقابل درب باشگاه ورزشی و باستانی بنام باشگاه پهلوانی که به محل ما نزدیک بود عبور می کردم و جوانان برومند و شجاع شهر خودم را میدیدم که ساک بدست وارد سالن کشتی و باشگاه ورزشی می شدند که یک نوع حسادت به من دست می داد که آیا می شود من هم روزی با این جمع ورزشکاران وارد باشگاه ورزشی شده و با آنان ورزش و زورآزمائی کنم، گاهی اوقات از شب تا صبح در فکر کشتی بودم و تا صبح خواب کشتی و مبارزه را می دیدم و همیشه در این تلاش بودم تا بتوانم روزي وارد این زورخانه و سالن کشتی شوم و به آرزوی دیرینه خودم که عالمی ساخته بودم برسم. تا اینکه روزی توسط مربی تربیت بدنی دبیرستان خودم مرا جهت تمرینات کشتی به باشگاه پهلوانی دعوت کرد و من هم از خداخواسته به امر ایشان لبیک گفته و آن روز که این خیر را شنیدم یکی از بهترین روزها و ساعات زندگی من بود قبول کنید که دل تو دل نداشتم و نمی دانستم که باید آن روز را تا عصر چگونه سپری کنم تا وقت باشگاه شود و در تمرینات کشتی شرکت کنم، سریع بعد از تعطیل شدن مدرسه خود را به خانه رسانده و با وسایل مختصر ورزشی که داشتم در ساکی گذاشته و عازم باشگاه پهلوانی شدم تا با حریفان و ورزشکاران شهرم روبرو شوم و در تمرینات آنان شرکت کنم.
بيا تا دست از اين عالم بيدارم
بيـا تـا پاي دل از گل برآريم
بـيا تـا بـردباري پيشه سازيم
بـيا تـا تخـم نيـكوئي بكاريم

شروع تمرینات کشتی
در آن روز پائیزی بود که شروع تمرینات کشتی خودم را با حریفان و زیرنظر مربی وقت باشگاه که پهلوان قربان محمد بهادری و آقای پهلوانی که از مشوقین کشتی بنده بودند آغاز کردم. آن روز با تمام ادب و فروتنی وارد باشگاه ورزشی شده و خودم را معرفی کرده و با اجازه مربی خودم قدم به صحنه ورزش کشتی گذاشتم و به بزرگترین آرزوی خودم كه سالها فکر می کردم رسیدم چون با تمام وجود این ورزش کشتی را دوست داشتم با علاقه زیاد و پشتکاری فراوان دنبال می کردم و در تمام تمرینات سخت و غرورآفرین این ورزش را با تمام وجودم انجام می دادم و رضایت کامل مربی خودم را جلب می کردم و

 به پيشكسوتان احترام بگذاريد.
ایشان هم به من امید می داد که شما قهرمان خواهی شد و باید مرتب این تمرینات را ادامه داده و از هیچ گونه فعالیت کشتی دور نباشید. من هم با جدیت فراوان و با پشتگرمی خانواده هر چه بیشتر در این راه از خود فداکاری و مایه می گذاشتم تا اینکه از دیگر دوستان و حریفان خودم پیشی گرفته و نسبت به آنان با تجربه تر شده و می توانستم در مسابقات کشتی داخلی شهرم خودنمائی کنم و ضمناً برای پیشرفت خودم و راضي بودن خانواده ام در قسمت درسی هم فعالیت خوبی داشتم به هر حال در هر دو جبهه می جنگیدم تا هر چه زودتر به آن آرزوی قهرمان شدن که داشتم دست پیدا کنم. در همین سالهای ورزشی و درسی پدر و مادرم هم مرا تشویق کرده و حامی من بودند در همین جا از آنان تشکر فراوان دارم.

 بگفته مربيان و پدر و مادر خود كه هدفي جز پيشرفت و موفقيت شما را ندارند توجه مخصوص داشته باشيد.
شرکت در اولین مسابقه آموزشگاهها در سال ۱۳۳۴
با تمرینات منسجم و فشرده توانستم در مسابقات آموزشگاههای قوچان در بین حریفان و رقبای خود عنوان اولی را کسب کرده و جزو تیم آموزشگاههای قوچان شوم و در مسابقات برون شهری شرکت نمایم.
در سال ۱۳۳۴ همانطور که عرض کردم در باشگاه پهلوانی زیر نظر استاد بهادری تمرینات مرتب و منسجم خود را شروع کرده و در عرض کمتر از دو سال توانستم جزو اعضاء تیم کشتی آموزشگاههای قوچان شده و در مسابقات استانی آموزشگاههای خراسان که در عید نوروز در شهرستان فردوس برگزار می شد شرکت کنم به حول قوه الهی توانستم با کمک مربی خودم در وزن خود با تمام تجربیات کمی که داشتم به مقام سوم استان دست پیدا کرده و به مدال برنز مسابقات نائل شوم و تقریباً با دستی پر از این میدان رزم به
شهر خودم به آغوش خانواده خود برگردم و دوباره به تمرینات خودم رونق داده تا بتوانم در میدانهای بزرگتری شرکت کرده و موفق شوم. چون از این دوره از مسابقات تجربیات زیادی برای پیشرفت کارم بدست آورده بودم. که در مسابقات بعدی و تمرینات به من کمک شایانی کرد.

 از خود پسندي پرهيز كنيد.
خوشدل نشوي از آنكه عنوان داري
يـا آنكه نژاد از كي و ساسان داري
بايست برهنه همچو شمشير شوي
تـا جـوهر خويش را نمـايان داري

سال ۱۳۳۷
در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۶ زندگی زیاد برایم جالب و راضی کننده چون بعد از تحصیلات روانه خدمت مقدس سربازی شدم و بعد از دوره آموزشی به کردستان منتقل شده و در شهر کوچکی بنام سقر مشغول خدمت نظام گشتم ولی خوشبختانه وقتی جستجو کردم دیدم باشگاه ورزشی و سالن کشتی خوبی دارد و جوانان زیاد در این شهر پهلوان خیز مشغول تمرینات کشتی می باشند بنده هم از پادگان اجازه گرفته در تمرینات کشتی آنها شرکت کردم ولی چونشهر کوچک بود از نظر مربی خوب در این شهر وجود نداشت
که کم کم در تمرینات جوانان به بنده رجوع می کردند و راجع به فنون و تمرینات و کشتی سوال می کردند جوری شده بود که تقریباً بنده شده بودم مشکل گشای جوانان آن شهر و جورائی هم مربی آن ها بودم و در ضمن این کار تمرینات خودم را هم مرتب و منظم انجام می دادم به طوریکه توانستم در آن سالها آمادگی خوب پیدا کنم و بدنی آماده و پرتوان داشته و در همان سالها در مسابقات استانی و بعد هم کشوری از استان کردستان شرکت کردم و به مقام قهرمانی نایل آمدم.
سال ۱۳۴۱
باید بگویم که بعد از پایان خدمت سربازی جوری با کشتی گیران جوان شهرستان سقز انس گرفته بودم و آنها به بنده علاقه خاصی داشتند که همان سال ۱۳۴۱ مرا به عنوان مربی کشتی شهرستان استخدام کردند و بنده بعد از سربازی در همان محل به تمرینات کشتی به جوانان آنجا مشغول شدم که در تابستان همان سال به مسابقات استانی رفتیم که بنده هم کشتی می گرفتم و هم مربی کشتی گیران تیم خودمان بودم و توانستم با کشتی های قدری که گرفتم جزو تیم کردستان در مسابقات کشوری که در تابستان همان سال در پایتخت ایران تهران برگزار می شد شرکت کنم و کشتی های قابل قبول گرفتم و چند پیروزی پی در پی بدست آوردم و در این دوره از مسابقات که بنده در وزن ۶۲ کیلوگرم شرکت کرده بودم به مقام چهارم کشور برای اولین بار رسیدم که از خودم و تمرینات و کشتي هائی که گرفته راضی بودم و باعث شادی و تداوم تمرینات من می شد و آینده خوبی را برای گرفتن سکوی كشتي هاي قهرمانی برایم آسان می کرد.

 مردم داري ارزشش از دينداري بيشتر است.
آنكه در وصـف پاكي را ذاتش
احتياج دليل و حجـت نيست
نگـم وصـف ذات ميمونـش
تزانكه او را بر وصف حاجت نيست

سال ۱۳۴۳
در این سال که از کردستان به قوچان نقل مکان کرده بودم و تمرینات خودم را در زادگاه مقدس خودم ادامه می دادم شنیدم که مسابقات در مشهد بنام جام روزنامه خراسان در راه است و ضمناً پهلوان تختی هم در این مسابقات جهت تماشا به مشهد می آید و بنده هم به مشهد عزیمت کرده تا این مسابقات بزرگ را که قهرمانان تمام خراسان در آن روزها شرکت داشتند از نزدیک مبارزه آنها را تماشا کنم. وقتی به مشهد رسیدم به تقاضای مربی خودم در این مسابقات بزرگ شرکت کردم و تماشاچی نبودم قسمت این بود چون از آمادگی نسبی خوبی برخوردار بودم در سالهای ۱۳۴۳ و ۱۳۴۲ تمرینات مناسب و خوبی داشتم و تقریباً آماده این مسابقات بودم و به لطف پروردگار خودم توانستم تمامی حریفان را یکی پس از دیگری شکست داده و قهرمان جام روزنامه خراسان شوم در وزن ۶۸ کیلوگرم مبارزه می کردم با وجود پهلوانان زیادی به مقام قهرماني دست پیدا کردم.
بايد توضيح دهم كه در همان سال ۱۳۴۳ مسابقات چند جانبه در استان مازندران برگزار مي شد و خراسان هم در اين مسابقات قرار بود شركت نمايد. براي شركت در اين تورنمنت تيم خراسان نفرات اول جام روزنامه خراسان را شركت داد. كه بنده در وزن ۶۸ كيلوگرم اين مسابقات از تيم خراسان شركت داشتم و توانستم با روحيه مضاعف و تلاش فراوان به سكوي قهرماني اين دوره از مسابقات كه در شهرسازي برگزار مي شد برسم و افتخاري ديگر براي استان و خودم به ارمغان بياورم و ميتوانم بگويم كه تمامي حريفان خودم كه از نفرات زبده و آماده كشتي بودند با قدرت شكست دهم و جاي حرف و حديثي نباشد.
خاطره اي از مسابقات ساري
يك خاطره كوچك از اين مسابقات به عرض مي رسانم چون وقتي به شهرسازي رسيده و حريفان وزن ۶۸ كيلوگرم را مربيان من ديدن براي بنده شانسي در نظر نداشتن و فقط ميگفتن اگر آزمون بتواند مقام پنجم يا ششمي براي تيم كسب نمايد ما با نفرات خوب ديگري كه داريم احتمال قهرمان شدنمان زياد است يعني مربيان نسبت به كشتي و مسابقه من زياد اميدوار نبودند ولي من با خودم عهد كرده كه كشتي هاي حساب شده و قوي بگيرم تا به مقام خوبي دست پيدا كنم و مربيان و تيم كشتي خراسان را شاد نمايم و به سكوي قهرماني برسانم كه اين همت بنده و كمك خداوند متعال باعث شد كه نظريات منفي مربيان نقش برآب شود و بنده را در سكوي قهرماني ديدن و باعث خوشحالي آنها هم شد و تيم خراسان با صلابت تمام به قهرماني آن جام دست پيدا كرد.

هنگام گرفتن جوايز خود از مقامات شهرستان سقز
يا رب از دلهاي ما شور محبت را مگير
اين توكل اين توسل اين ارادت را مگير
هستي ما بستگي دارد به عشق اهل بيت
هر چه ميخواهي بگير از ما ولايت را مگير

سال ۱۳۴۳
در اين سال مسابقات قهرماني استان خراسان بزرگ در شهرستان گناباد برگزار مي شد كه بنده در وزن ۶۸ كيلو كشتي آزاد از تيم شهرستان قوچان در اين مسابقات شركت داشتم كه بحول قوه الهي توانستم تك تك حريفان قدر خودم را كه از سرتاسر استان خراسان بزرگ شركت داشتن شكست داده و بدون باخت به مقام قهرماني وزن ۶۸ كيلوگرم خراسان انتخاب شده و در مسابقات قهرماني كشور همان سال شركت نمايم كه در اين مسابقات تيم قوچان را مربي ارزنده اين شهر جناب آقاي پهلوان قربان محمد بهادري اين تيم قدرتمند شهرستان قوچان بودند كه جا دارد از زحمات فراوان اين مرد بزرگ و نامدار تشكر و قدرداني نمايم.

 در موقع باخت نااميد نشويد بلكه سعي كنيد علت شكست را پيدا كنيد.
گر مرد رهي ميان خود بايد رفت
وز پاي فتاده سرنگون بايد رفت
تو پاي به راه درنه و هيچ مپرس
خود را بگويدت كه چون بايد رفت

سال ۱۳۴۴
بايد بگويم كه بنده در سال ۱۳۴۴ با توان كوشش فراوان توانستم در باشگاه پاس مشهد عضو شده و جزو تيم كشتي پاس مشهد باشم در مسابقات انتخابي باشگاههاي مشهد كه شروع شده بود از باشگاه پاس مشهد شركت نموده بين تمام حريفان خود مقام اول را كسب نموده و جزو تيم شهرستان مشهد باشم كه اين تيم در مسابقات استاني كه در شهر زيباي كاشمر برگزار مي شد و تمامي شهرستانهاي خراسان بزرگ شركت داشتند من هم در وزن ۶۸ كيلوگرم از تيم مشهد شركت داشته باشم و توانستم در آن سال با تمام توانايي خودم مبارزه كنم ولي متأسفانه مقام بهتر از دومي را بدست نياوردم و جزو تيم منتخب خراسان نشدم كه در مسابقات قهرماني كشور كه در تهران برگزار مي شد باشم علت اينكه نتوانستم به مقام اولي استان دست پيدا كنم آن بود كه به علت گرفتاري شغلي و گرفتاري خانوادگي زياد در تمرينات شركت نداشتم و همين جا بود كه با خودم عهد كردم كه انشاءالله در سال آينده و در مسابقات بعدي بتوانم به سكوي اولي استان دست پيدا كنم و جزو منتخبين تيم خراسان باشم.
فعاليت من در سال ۱۳۴۵
مسابقات سال ۱۳۴۵ در مرداد ماه در شهرستان زيبا و خوش آب و هواي اسفراين بر پابود اين شهر به تازگي در آن سالها از شهرستان بجنورد جدا شده و خود به صورت شهر زيبائي در آمده بود كه بنده در وزن ۶۸ كيلوگرم در اين دوره از مسابقات استاني شركت داشتم و توانستم كه بر سكوي اول مسابقات استاني سال ۱۳۴۵ دست پيدا كرده و گردن آويز طلا را از آن خود سازم و بايد عرض كنم درفينال مسابقات روز آخر استاندار وقت خراسان باتمان قليچ رئيس تربيت بدني محمد تقي جعفريان و فرماندار و فرمانده ژاندارمري و جمعي از بزرگان آن شهر در فينال اين مسابقات حضور داشتند كه در آخر مسابقات مدالها و احكام ورزشي بوسيله استاندار و جعفريان به قهرمانان اهدا شد مسابقات خيلي در سطح بالا و در حال و احوال خوبي برگزار شد كه تمام اين زيبائي و جلال مسابقات برمي گردد و به زحمات فراوان مرد اول كشتي خراسان آقاي كريم محمديان كه در آن زمان سرپرست ومدير تيم هاي كشتي خراسان را به عهده داشتند.

تجليل از پيشكسوتان و قهرمانان كشتي خراسان،پهلوان شورورزي- پهلوان وفادار- پهلوان گلمكاني- پهلوان محمد خادم- پهلوان محمدرضا طالقاني – و رئيس فدراسيون واليبال وقت جناب آقاي داورزني

 از رقيبان خود هميشه به نيكي و بزرگي ياد نمائيد.

 افتخار شركت در مسابقات است نه در برد.
يا رب تو مرا به نفس طنّاز مـده
با هر چه به جز توست مرا ساز مده
من در تو گريزان شدم از فتنه خويش
من آن توام مرا به من بازمده

قهرماني كشور تبريز سال ۱۳۴۵
همانطور كه ذكر شد در مسابقات استاني سال ۱۳۴۵ بنده مقام اول را كسب كرده و در قهرماني كشور كه در تبريز آذربايجان شرقي برگزار مي شد رفتيم ولي بعداً به بنده گفتن كه شما معلوم نيست كه كشتي بگيري يا نه چون آقاي محمد خادم كه هم قهرمان كشور و جهان هستند بايد كشتي بگيرند شما به صورت تماشاچي خواهي بود و بايد بگويم كه در آن سال آقاي خادم هم كمي از تمرينات دور بود و آسيب ديدگي جزئي هم داشت كه برايش شركت در مسابقات كمي مجهول بود به هر حال وقتي به تبريز رسيديم و بنده هم در حال رژيم بودم چون ۶ يا ۵ كيلو از وزن بدن خود را بايد كاهش مي دادم در حال وزن كم كردن بودم و هنوز هم از آقاي خادم خبري نبود ولي از طرف آقاي محمديان كه مربي تيم خراسان بودند بوسيله مرحوم آقاي ثابتي (علي تارزان) به من خبر دادند كه شما نياز به وزن كم كردن نداريد و آقاي خادم كشتي خواهند گرفت بنده هم رژيم خود را به هم زده و از كاهش وزن خود منصرف شده بعد از يكي دو روز كه مسابقات كشتي فرنگي تمام شد شب روز بعد كه وزن كشي كشتي آزاد شروع مي شد به بنده خبر دادند كه آقاي خادم كشتي نمي گيرد ضمناً بايد كشتي بگيري از ساعت ۱۲ شب تا ظهر موقع وزن كشي بنده بوسيله يكي از دوستان و كمك علي تارزان شروع به وزن كم كردن شديم بالاخره با تمام مشكلات و سختي ها توانستم خودم را به وزن مطلوب برسانم بايد بگويم كه نه انرژي داشتم و نه روحيه مناسب كشتي چون حدود يك هفته همه اش در حال اضطراب و نگراني و دودلي قرار داشتم و با وزن كم كردن آن روز با فشار زياد بدني ديگر ميل به كشتي و مسابقه چندان در من شعله ور نبود به هر حال مسابقات شروع شد و بنده در كشتي اول مقابل حريفم بازنده شدم ولي در دوره هاي بعدي كه كمي به خود آمدم و چون گرفتم چند تا از قهرمانان خوب استانهاي ديگر را توانستم شكست بدهم ولي متأسفانه نتيجه خوبي نتوانستم بگيرم تيم خراسان فقط مرحوم صحرائي از خراسان مقام دوم را كسب كرد و بقيه مقام مناسبي بدست نياوردم و اين باخت تيم خراسان هم برمي گردد به تصميم گيري غلط مربي كه گاهي پيش مي آيد ولي باز هم خدا راشكر كه در كشتي فرنگي توانستيم با اندك امتيازي كمتر از تيم تهران به مقام دومي برسيم.

 در گذشته قهرمانان نام آوري بوده اند كه فراموش شده اند سعي كنبد در مردم خاطره خوب و خوش به جا بگذاريد.
مرگ يهتر باشد از غم مردم ناشاد را
تلخ باشد بعد شيرين زندگي فرهاد را
بهر نقش لوح سينه هر سخن شايسته نيست
ضبط خاطر كرد بايد گفته استاد را

سالهاي مبارزه باشگاهي ۱۳۵۴ تا ۱۳۴۶
در اين سالها از عمر كشتي بنده كه به مبارزه با رقيب هاي خودم بودم تمرينات فراواني جهت روبروشدن با حريفان را انجام دادم. بايد عرض كنم در اين چند سال متوالي كه در مسابقات بين باشگاههاي مشهد شركت داشتم و تيمها و نفرات قدر و قدرتمندي در آن مسابقات حضور داشتند و تمام كشتي گيران نسبت به باشگاه هاي خود متعهد و متعصب وابسته بودند كشتي هاي سخت و مشكلي بايد با حريفان متعدد انجام مي دادند هم براي كسب مقام قهرماني باشگاهي و هم براي برد كاپ قهرماني براي باشگاه خودشان، خوشبختانه بنده در اين چند سال و چند دوره از اينگونه مسابقات كشتي باشگاهها به فضل الهي توانستم هر ساله به رقيبان سرشناس و قدر و نامي خودم يكي پس از ديگري غلبه كنم و با شكست آنان در سكوي اول باشگاهي مشهد قرار بگيرم.

 از مرگ نترسيد زيرا تلخي آن از ترس اوست. (سقراط)

رژه پيشكسوتان كشتي كه در مسابقات قهرماني كشور در مشهد برگزار شده است.

 به خاطر داشته باش كه با چه كسي كشتي دارم را فراموش كني سعي داشته باش خوب مبارزه نمائي.
سرماي سخت و خستگي گرما چشيده ام
پـس رنجها كشيدم از اين چـرخ چنبري
درگـيـر ودار كـشتي و در چـرخ زندگـي
گـاهي به خاك رفتم و گاهي به سروري

اسامي باشگاههاي شركت كننده مشهد عبارت بودند از :
دارائي- پاس- راه آهن – لشكر ۷۷ مشهد- آتش نشاني- كشتارگاه- تاج- شهرباني- باشگاه بهرامي و چند باشگاه ديگر كه حضور ذهن ندارم. اينجانب جزو اعضاء باشگاه پاس مشهد بودم كه در آن موقع حاج آقاي احديان و سرهنگ لطفي مربي و سرپرست اين باشگاه بودند با مربي گري آقاي احديان كه براي بنده و تيم پاس مشهد زحمات فراواني كشيده اند جا دارد در همين جا از زحمات و تلاش و راهنمايي ايشان براي من انجام شده تا بتوانم در چند سال متوالي بين باشگاهها مقام قهرماني اول را كسب كنم با تمام فروتني و افتادگي از ايشان تشكر و قدرداني كرده و هميشه دعاگوي ايشان و خانواده محترم او هستم با آرزوي سلامتي و به روزي و شادكامي براي ايشان و خانواده محترمشان را از درگاه خداوند منان مسئلت دارم.

 از تعصب زياد و بي جا خودداري كنيد.

مسابقات باشگاهي مشهد مي باشد كه در حال جوائز دادن تيمسار بني اعتماد به نفرات برتر

 از قهرمانان و پهلوانان گذشته هميشه به نيكي ياد كنيد.
ما گدايان سر كوي توايم رحيم
مفرد اينم به درگاه تو اي فرد قديم
نظر ما همه بر لطف تو و رحمت توست
دل و جان وقف سؤال كرم و منت توست

سال ۱۳۴۹
در سال ۱۳۴۹ فروردين ماه مسابقات انتخابي استان خراسان در سالن مهران مشهد برگزار مي شد كه در آن سال بنده كه به تازگي در وزن بالاتري يعني ۹۰ كيلو شركت مي كردم و با حريفان جديد و قدري روبرو مي شدم در اين دوره از مسابقات بنده با تمام سرافرازي توانستم با اين حريفان سخت كوش مبارزه تنگاتنگ داشته باشم و آنها را يكي پس از ديگري كه مردان بزرگي بودند شكست داده و در سكوي قهرماني قرار گيرم و بر افتخارات كشتي خودم را در يك وزن بالاتر بود اضافه نمايم.

 سعي نكيند در موقع باخت ديگران را مقصر بدانيد.
در مسلخ عشق جز نكودار نـكشند
رو به صفتان ز شت را نـكشند
گر عاشق صادقي ز مردن مهراس
مردوار بود هر آنكه او را نكشند
سال ۱۳۵۰
در سال ۱۳۵۰ مسابقات استاني در تابستان گرمي در شهرستان تربت حيدريه برگزار شد كه من در وزن ۹۰ كيلوگرم جزو تيم مشهد الرضا بودم با اينكه در اين وزن حريفان قوي و متعددي بودند بار ديگر بنده در سكوي قهرماني اين وزن جا گرفتم و بر مدال طلاي مسابقات استاني دست پيدا كردم و افتخاري ديگر براي شهرم و خودم بدست آوردم.

 از دوستي با مردم بدنام خودداري كنيد.
افتادگي آموز اگر طالب فيضي
هرگز نخورد آب زميني كه بلند است

سال ۱۳۵۰
بايد بگويم كه در سال ۱۳۵۰ من در تيم كارگران مشهد عضو بوده و مسابقات قهرماني كارگران ايران كه در تبريز آذربايجان شرقي برگزار مي شد و من هم در وزن ۹۰ كيلوگرم در جامعه كارگري كشتي گرفتم كه با اينكه حريفان قدر و خوبي از تمام استانهاي ايران در اين مسابقات حضور داشتند توانستم به مقام دوم كشور نايل آيم و مدال نقره بسنده كنم و به عنوان يادگاري از مسابقات پرافتخار كارگري سهمي داشته باشم و يك بار ديگر با سربلندي به شهر خودم باز گردم.

 در موقع باخت نااميد نشويد بلكه سعي كنيد علت شكست را پيدا كنيد.
يا رب برهانيم ز حرمان چه شود
راهي دهيم به گوي عرفان چه شود
بس گر كه از كرم مسلمان كردي
يك گبر دگر كني مسلمان چه شود
سال ۱۳۵۱
در سال ۱۳۵۱ مسابقات استاني با تمام سختيهاي كه داشت آن بود كه هنوز در شهرستانها سالن سرپوشيده درست نشده بود و مسابقات در هواي آزاد در صحن يكي از مدارس شهر برگزار مي شد و تشك ها هم از جنس برزنت درست شده و گرم و سوزانده بود ولي با تمام اين كاستي ها مسابقات با شور و شوق برگزار مي شد و محيط گرم و پهلواني بود آن سال مسابقات در تابستان گرم در شهرستان زيباي سبزوار برگزار مي شد و در محيط باز و با هواي گرم و پرگرد و خاك و با بادهاي كويري تقريباً مبارزه خيلي سخت و طاقت فرسا بود. من در اين دوره از مسابقات توانستم به سكوي اول قهرماني استان دست پيدا كنم كه اين پيروزي براي بنده در وزن هشتم اتفاق افتاد و جزو تيم منتخب استان شدم كه بايد در مسابقات قهرماني كشور شركت مي كردم كه بسيار راضي و خرسند بودم.

مشتاق گل از سرزنش خار نترسد
حيران شده ياد ز اغيار نترسد
منصور دلاور كه كند ترك سر خويش
از خنجر خونريزي و سردار نترسد

سال ۱۳۵۱ مسابقات كشوري تهران
اين مسابقات در تهران سالن هفت تير (محمدرضا شاه) برگزار مي شد و من در وزن هشتم ۹۰ كيلوگرم شركت داشتم و چندين كشتي سخت و طاقت فرسا انجام دادم كه بر همگي آن حريفان چيره شدم كه در فينال به كشتي گير تهران به نام آقاي روز بهاني رسيدم كه براي مقام اول و دومي با يكديگر مبارزه كرديم اين مبارزه بين بنده اسماعيل روزبهاني بعد از سه تا سه دقيقه كه به پايان رسيده نتيجه اي جز مساوي براي هر دوي ما نداشت و نتيجه را مساوي اعلام كردند و نتيجه جدول كه بررسي شد در كل كشتي ها من از نظر جدول به مقام دوم دست يافتم و آقاي روزبهاني قهرمان اول شناخته شد در آن موقع جدول كشتي نواقص فراوان داشت كه اين يك مورد هم از آن نواقص به حساب مي آيد.

 چون نمي توانيد همه عمر كشتي بگيريد و قهرمان شويد اين فكر را بكنيد كه شما منهاي كشتي چه داريد ؟ وجود شما غير از كشتي يعني چه ؟

۱- اسماعيل روزبهاني تهران ۲- ابراهيم آزمون خراسان ۳- مجيد زماني اصفهان

 رفقا و دوستان خود را هميشه به درستكاري و پرهيزگاري تشويق كنيد.

جهاني را تواني از محبت يار خود سازي
محبت كن كه دشمن از محبت ياد مي گيرد

تشكر و قدرداني
همانطور كه گفته بودم زادگاه من شهرستان قوچان بود و در باشگاه پهلواني غير از تمرينات كشتي كه در خدمت استاد قربان محمد بهادري سپري مي كردم بعضي از شبها مخصوصاً در ماههاي رمضان در معيت استاد ورزشهاي باستاني آقاي پهلواني اين ورزش زيبا و باطراوت كه با نام الله و ائمه اطهار و بزرگان انجام مي شد از نظر روحيه و قوي شدن بدن من هم شركت مي كردم كه اثر زيادي از نظر ايثار و گذشت و مردانگي در من به وجود مي آورد و مرا در تمرينات شديد كشتي و مسابقات مختلف كمك شاياني مي كرد. چون من در وزنهاي مختلف يعني از ۶۲ كيلوگرم تا ۹۰ كيلوگرم در چند وزن كشتي مي گرفتم اين ورزش باستاني بود كه به من اراده خاصي مي داد و توان من را جوري مي ساخت كه بتوانم در برابر حريفان ورزبده و سنگين خودم دوام داشته و با آنان به راحتي مبارزه كنم و بر اكثر آنها فائق آيم. و چيزي از نظرات قدرت و سرعت از آنها كم نداشته باشم در همين جا از استاد خودم آقاي پهلواني كه تمام جواني خود را براي تقويت ورزش باستاني و كشتي قوچان صرف كرده و باعث رشد ورزش قوچان حتي ايران گشته تشكر و قدرداني كنم چون مي توانم به جرأت قسم ياد كنم موجوديت كشتي و قهرماني قهرمانان كشتي ورزش باستاني در سطح استان و ايران درخشيدند و در تيم هاي ملي ايران شركت داشتند همگي مرحون زحمات اين مرد بزرگوار باشيم اين مردان عبارتند از آقايان و پهلوانان قربان محمد بهادري- رضا بهادري- صحرائي- خسرو بهرامي- بهنود راضيان- نخودچي- رستمي- مدرس- مهرافروزيان- خاكنشين- شادفر و بنده و عده ديگري كه همگي از اين مكتب درس گرفته اند.

 آنكه ميتواند نسبت به نيكي ديگران ناسپاس باشد از دروغ گفتن باكي ندارد. (شيللر)

بزرگداشت براي پيشكسوتان خراسان رضوي در عكس استاد محمديان پدر كشتي خراسان و پهلوان آزمون و پهلوان توكل ديده مي شوند.

 هيچ موقع حريف را كوچك نشماريد.
به روز ناتواني گر به محتاجان كرم كردي
قدر مردانگي در ناتوان بودن علم كردي

مربيگري در دانشگاه فردوسي مشهد
در سالهاي ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ بود كه كم كم از حال و هواي تمرينات كشتي و قهرماني آن هم به علت گذشتن سن كشتي در بنده نمايان شد چون علاقه زيادي به اين ورزش عامه پسند و پهلوان ساز از نظر انساني و اجتماعي از ورزش كشتي دست نكشيده و با خودم فكر كردم كه اگر دانسته ها و تجربيات خود را كه در سالهاي زيادي بدست آورده ام اگر بتوانم به جوانان اين مرز و بوم منتقل كنم و در راه پيشرفت ورزش پهلواني و مردمي بنده هم سهم كوچكي داشته باشم و با اين تفكر و تصميم گيري به كار مربيگري پرداخته، و در همان سال ۱۳۵۴ به تعليم و تربيت كشتي دانشجويان در دانشگاه مشهد مشغول شدم. بعد از چند سالي متوجه شدم كه هر چه بنده زحمت مي كشم بعد از مدتي كه بايد از زحمات كار خودم نتيجه بگيرم اين زحمات به هدر رفته و نتيجه اي به كشتي مشهد و دانشگاه ندارد. چون كه بعد از چند سالي كه از تمرينات اين دانشجويان مي گذرد و موقع نتيجه گيري مي شود آنان به درس خود پايان داده و مدرك تحصيلي مي گيرند و از شهر مشهد كوچ كرده و به ديار خود مي روند و در نتيجه زحمات بنده بي پاسخ مي ماند اين بود كه كار مربي گري در دانشگاه را كنار گذاشته و كار و زندگي خودم مشغول شده ولي هيچ گاه از خدمت به كشتي و كشتي گير قافل نبوده و نيستم چون كارهاي بيرون از كشتي نيز سنگين است و وقتي براي اين كار يعني مربيگري نمي ماند به صورت ديگري به اين جوانان كمك كرده و راه خودم را ادامه مي دهم. به صورت مشاور – دبيري و كارشناسي در امر كشتي با هيأتهاي كشتي و باستاني همكاري نزديك دارم. بايد عرض كنم كه در اين ساليان درازي كه از كشتي گيري و مربيگري كناره رفته ام و به صورت مدام با هيأتهاي مختلف ورزشي در پست هاي مختلف مشغول خدمت به اين جوانان وطن بوده ام بايد يادآور شوم كه با پست هاي هيأت رئيسه ورزش باستاني و كشتي پهلواني و راه اندازي انجمن كشتي پيشكسوتان خراسان و مشاوره ها در امر مسابقات كشتي و جامهاي ورزشي همواره در كنار اين عزيزان هستم.

 اگر معاشرت با كسي كه قادر به حفظ اسرار و رموز زندگي خود نيست پرهيز نما. (افلاطون)

تيم كشتي شهرستان قوچان به همراه مربي تيم پهلوان قربان محمد بهادري و چندي از بزرگان مملكتي و تيم هاي شركت كننده شهرستان هاي ديگر استان

 افراط در هر كاري زيان آور و زشت است.
درخت دوستي بنشان كه كام در ببارآرد
نهال دشمني بركن كه رنج بي شمار آرد

پندي از كهنه سواران مرشدين و پهلوانان و پورياي ولي :
اگر پرسند پهلوان چه كسي را مي توان گفت پاسخ خواهيد شنيد كه به دوازده خصلت زير آراسته باشند :
۱- ترس از خدا ۲- متابعت از شرع ۳- تن قوي ۴- دل دلير ۵- زبان خوش ۶- خردي كامل ۷- صبري تمام ۸- علمي به كمال ۹- جهدي دائم ۱۰- خلقي پسنديده ۱۱- دوري از حرام ۱۲- نعمتي بر دوام

مرحوم جهان پهلوان تختي و ابراهيم آزمون
يك روز مرا از اين بيابان ببريد
از خاكي بهت شوره زاران ببريد
تا محضر سبز آب را دريابم
و چشمان مرا به باغ باران ببريد
تشكر و قدرداني
اينجانب در مدت پانزده سالي كه در كشتي جهت قهرماني تلاش كردم و در مسابقات زيادي از قبيل كشتي باشگاهها- استاني و كشوري شركت داشته ام و مقامهاي فراواني در اين رشته ورزشي بدست آوردم جا دارد كه چند تن مربيان دلسوز و زحمت كش خودم كه بي رياح براي بنده زحمات فراواني كشيده و سختيهاي زيادي براي آموزش بنده با تمام جان و دل از خود مايه گذاشته و در تربيت بنده كوشا و جديت داشته اند در همين جا از تمامي آنها قدرداني و تشكر ويژه اي داشته باشم و براي آنها آرزوي سلامتي و عمري با عزت و به روزي نمايم. بايد عرض كنم اين افراد تعداد زيادي هستند ولي بنده به چند نفر آنها كه بيشتر از ديگران زحمت مرا كشيده اند اسم مي برم : ۱- استاد قربان محمد بهادري ۲- استاد كريم محمديان ۳- حاج آقاي احديان ۴- حاج آقاي پهلواني و خانواده خودم. از همگي كمال تشكر و قدرداني را دارم، باشد كه بتوانم زحمات اين عزيزان را در آينده كمي جبران نمايم و با اين جمله گفته هاي خودم را پايان دهم بگويم كه دوستتان دارم و هميشه در قلب من جا داريد خدا يار و ياور شما باشد.

گفتم دل و جان در سركارت كردم
هـر چيز كـه داشتـم نثارت كـردم
گفتا تو كه باشي كه كني يا نكني
ايـن من بودم كه بيقرارت كردم

امكانات كم در كشتي قديم
بايد با صداقت بگويم در زماني كه من و هم سن و سالانم تمرين كشتي مي كردم و خودمان را براي كشتي و مبارزه با حريفان آماده مي ساختيم كشتي و امكانات به صورت فعلي نبود. كه كشتي از سن نونهالي شايد هم پائين تر از نونهالي شروع مي شود به نوجواني- جواني- بزرگسالان و حتي پيشكسوتان ختم مي شود و در دوران اين سالهاي تمرين مسابقات مختلف در رده هاي مختلف و تعداد زيادي مسابقات به عنوان باشگاهي- آموزشگاهي در گروه هاي نونهالان- نوجوانان- جوانان و بزرگسالان آزاد و فرنگي در سطح شهرستان- استان- كشور برگزار مي شود. حال آنكه در قديم و زمان ما دو سري مسابقه بود آموزشگاهها- بزرگسالان و گاهي هم ارتش ها و كارگران بود يك مسابقه به عنوان استاني و يك مسابقه هم به عنوان كشوري برگزار مي شد كه نفرات اول اين مسابقات به عنوان تيم ملي كشتي ايران انتخاب مي شدند و در مسابقات آسيائي- يا جهاني و يا المپيك شركت مي كردند تقويم كشتي با همان دو سه مسابقه در سال به اتمام مي رسيد كه باز دوباره تمرينات و آمادگي براي شروع سال بعد مي شد. در آن زمان هم نه سالن سرپوشيده اي بود نه تشك و سونا و ديگر وسايل مسابقات كشتي كه تمرينات در شهرهاي كوچك زجرآور و كشنده بود ولي علاقمند فراوان داشت و بيشتر از همه كم بود مربي با تجربه و با كلاسي و با سواد كم بود و بيشتر روي تعصب فراواني كه بود به اين كار مشغول مي شدند بدون هيچ مزد و اجراي كار كشتي را براه مي انداختن تا جوانان اين مرز و بوم را از هر حيث آماده و برتر نگهدارند يادشان گرامي باد.

 نظم و انظباط را در زندگي روزمره شعار خود قرار دهيد.

محمد نصيري قهرمان وزنه برداري جهان و المپيك در اين عكس همراه با ابراهيم آزمون مي باشد.

 اشخاصي كه هرگز وقت ندارند آنهايي هستند كه كمتر كار مي كنند.(شوينهاور)
با نفس ستمكار به جنگم هردم
در بـحـر خـودم تنـهايـم هـردم
روباه بود و حرص و هوا در نظرم
در بيشه انديشه پلنگيم هردم

حريفان ارزنده اينجانب كه با آنان مبارزه كردم
در دوراني كه من در صحنه كشتي و مبارزه بودم و حريفان مختلفي از شهر و استان و كشور داشتم كه همگي از پهلوانان وقهرمانان طراز اول استان و كشور بودند كه هر كدام از آنها براي خودشان يلي به شمار مي رفتند و نيز در صحنه كشتي برو بيائي داشتند براي تشكر و قدرداني از مبارزه اي كه با بنده داشتند و برد و باختي براي من داشت به همگي آنها افتخار مي كنم و خاطراتي تلخ و شيرين از اين قهرمانان در هنگام مبارزه داشته ام يادشان و خاطراتشان گرامي باد.
بايد بگويم كه اسامي تعدادي از آنها كه به خاطر دارم عبارتند از آقايان و پهلوانان و قهرمانان روز بهاني- شاهين بهزادي- محمد زماني- علي دقت پور- حيدري- محمد خادم- فرخ توراني- جلال نبي نجار- غلام عاقل تر- رضا بهادري- رضا احديان- قاسم ثباتي- احمد بهمني- گل چمن- يعقوبي- محمد فخرائي- قربان محمد محجوب- رحمان نيازي را مي توانم نام ببرم از همگي آنها تشكر ميكنم.

 اگر مردم بفهمند آزادي چه نعمت بزرگي است هرگز آن را از دست نخواهند داد. (محمد حجازي)

تشكيل انجمن پيشكسوتان كشتي خراسان رضوي
بايد عرض كنم چون مي ديدم كشتي گيران و قهرمانان وقتي از اين ورزش جدا مي شدند كمتر از يكديگر با خبر بودند به اين فكر افتادم كه با دوستان پيش كسوت جلسه اي برگزار و به اين نتيجه رسيديم كه انجمن كوچكي تشكيل دهيم تا با اين كار و گردهمائي بتوانيم هراز گاهي با قهرمانان و پيش كسوتان و دوستان قديمي ديداري داشته و اگر احياناً كسي گرفتاري و يا مشكلي داشته باشد بتوانيم با كمك و هم فكري يكديگر آن ناراحتي را برطرف سازيم و هم صله رحمي باشد به همين جهت با چندتن از ورزشكاران قديمي جمع شده و مشورت كرديم و به اين نتيجه رسيديم كه انجمن كشتي پيشكسوتان مشهد را با هم فكري يكديگر راه اندازي كنيم و بعد از مدتي دوباره مثل روزهاي قبل در كنار هم باشيم و هميشه از سلامتي يكديگر جويا شويم.
اين انجمن بعداً با هم فكري و كمك و مساعدت آقايان سرهنگ عظيمي- پهلوان عاقلتر- حاج آقاي احديان- استاد محمديان- آقاي محمود قشنگ- چنگيز عامل- نخودچي و بنده و يك سري از دوستان پاگرفت و به فضل پروردگار عالم حدود دوازده سال است از عمر اين انجمن كه به ثبت هم رسيده و روز به روز به نفرات پيشكسوتان اضافه مي شود و هرماه به طور مرتب و منظم و با رياست سرهنگ عظيمي و ديگر عزيزان برگزار مي شود و در هر جلسه از كمي و كاستي پيشكسوتان گفتگو مي شود و در حل آنها برنامه ريزي مي شود و براي آن مشكل فرد يا افراد يا انجمن كه اتفاق افتاده تصميم گيري مي شود بيشتر در حل مشكلات كشتي مشهد و استان تقريباً تصميم گيري مي شود تا اين ورزش كهن از قوام دوام نيفتد.

 اگر نمي تواني بنويسي بگو اگر نمي تواني بمير.
يا رب برهانيم ز حرمان چه شود
راهي دهيم به كوي عرفان چه شود

همكاري مخلصانه
بنده از بدو تشكيل اين انجمن به طور مداوم با اين تشكيلات همكاري نزديك و صميمانه داشته و با جمع پيشكسوتان كشتي خراسان بزرگ توانسته ايم تا حدودي كمي و كاستي هاي كشتي مشهد و خراسان رضوي را به صورت مشورت و همكاري هاي مربيان كشتي بطرف كرده در پيش برد اين ورزش مردمي براي نوجوانان و جوانان گامهاي موثري برداشته و بنده هم در اين مدت با تمام وجود در خدمت پيشكسوتان و كشتي گيران جوان بوده ام از خداوند منان آرزو دارم كه توان بيشتر به بنده بدهد تا بتوانم به نحو احسن در اين راه براي جوانان استان خدمت كنم و كمي از دين خود را به اين جماعت ورزشكار محترم ادا كرده باشم باشد كه با همكاري و هم فكري كليه پيشكسوتان و قهرمانان و پهلوانان سابق اين استان در پيشبرد اين ورزش مردمي و زيبا كوشا باشيم. تا جوانان قهرمان هر چه زودتر به هدف نهائي خود كه جزء قهرماني و پهلواني نيست و براي سربلندي اين مرز و بوم زحمت مي كشند دست پيدا كرده و سرافراز جامعه كشتي باشند انشاء الله.

 در مسابقات هيچگاه از حريف ترس به دل راه ندهيد.

بزرگداشت از پهلوان وفادار پهلوان ايران در كنارش آزمون و آقاي محمدرضا طالقاني قرار دارد.

 حيوانات در مسابقه پس از برد و باخت نياز به نوازش دارند انسان چطور؟
دلتنگـم و ديـدار تو درمـان من است
بي رنگ رخت زمانه زندان من است

حاج ابراهيم آزمون كيست ؟
حاج ابراهيم آزمون مردي از ديار پهناور در خراسان (قوچان) و از كشتي گيران برجسته ايران قريب ۳۵ سال پيش به هنگام گذراندن وظيفه مقدس سربازي در اين شهر پس از سركارستوان شاهپوري سكان مكان كشتي سقز را بدست گرفت و به تعليم آموزش كشتي گيران چون محمد حسين اردلان- مرحوم خليل اردلان- تيفور متين- غفور حكمتي- فورالدين يونسي- مسعود بختكي- حميد نوربخش- محمود معماري- عباس خاكي- جهانگير احمدي- حميد شيخ اسلامي- كريم غوثي- محمد شريف عاقبتي و جمعي از جوانان پرداختند.
آزمون مردي پر تلاش، مدبر، باتقوا و با سجاياي اخلاقي و منش پهلواني بوده و كشتي گيران قديم و پيشكسوتان امروز هميشه از اين مرد به نيكي ياد مي كنند يادش گرامي و راهش مستدام باد.

 آسان ترين راه براي از بين بردن افتخارات خود ستايي است. (نيچه)
جان بر تن مرد بي ادب زندان است
هر كس كه ادب ندارد او حيوان است
از بي ادبي كسي به جايي نرسيد

حقا كه ادب وظيفه مردان است

خاطره اتفاقات عجيب و غريب براي يك كشتي گير جوان در اردو
ودر سال ۱۳۴۵ كه بنده نفر اول كشتي وزن ۷۴ كيلوگرم انتخاب شده بودم در اردو به سر مي بردم و تا آماده براي شركت در مسابقات قهرمان كشوري در استان آذربايجان شرقي تبريز شركت كنيم يك روز مرحوم علي ثباتي معروف به تارزان پيش من آمده و گفت فردا بايد با چند كشتي گير كه مدعي مسابقه شده اند به دستور آقاي محمديان سرمربي تيم بايد شما با آنها كشتي بگيري بنده به آقاي محمديان گفتم چه مسابقه اي آقا، او گفت كه بايد اين مسابقه را شما بدهيد چهارنفر هستند كه بايد با همه آنها با قرعه كشي با يكديگر كشتي بگيريد روز بعد آقاي خادم كه نبودند بنده با آقاي عاقلتر و نبي نجار كشتي گرفتم و بر آنها پيروز شدم. بنده در كمتر از نيم ساعت دو تا كشتي سنگين گرفته بودم، فخرائي كه هيچ كشتي نگرفته و دو نفر كه با من كشتي گرفته بودند به او بخشيده و او سرحال ، بنده تقريباً خسته اجباراً كشتي سوم را گرفتم بعد از ده دقيقه فعاليت بدون نتيجه مساوي اعلام شد بعد از يك استراحت كوتاه دوباره من و فخرائي براي بار دوم كشتي گرفتيم كه در حالي بود كه بنده پنجمين كشتي را در آن روز و مدت كم مي گرفتم دوباره بعد از ۱۰ دقيقه تلاش و كوشش بدون نتيجه هر دو نفر مساوي شديم و به فرمان آقاي محمديان بايد براي بار سوم با هم كشتي مي گرفتيم هر چه اسرار كردم به ايشان اگر ممكن است كشتي

سوم را فردا بگيريم آقاي محمديان زير بار نرفت و گفت كه بايد نتيجه امروز مشخص شود و نفر اول معلوم گردد در اين موقع بود كه آقاي فخرائي به سخن آمد و مردانه گفت آقاي محمديان چرا اين كار اضافي را ميكني و ايشان دوبار با من مساوي كرده و نفر اول هم بود بنده تمرينات زيادي ندارم ايشان را به مسابقه ببريد من به ايشان كشتي را مي بخشم بالاخره بنده نفر اول شده و جزو تيم خراسان شدم و به مسابقه اعزام شدم.
بايد عرض كنم اين جريان بدين جا پايان نمي يابد بعد كه راهي تهران و تبريز شديم دوباره آقاي محمديان گفت كه آقاي خادم در تهران هستند بايد شما با او كشتي بگيري وقتي تيم خراسان از مشهد به تهران رسيد آقاي محمديان آقاي حسين معرب را راهي منزل آقاي خادم و تا آقاي خادم را خبر كند كه در باشگاه راه آهن يك مسابقه با من دارد كه هر چه زودتر بيايد كه قرار بود عصر همان روز به طرف تبريز حركت كنيم بعد از چند ساعت آقاي معرب به باشگاه راه آهن آمد و گفت كه آقاي خادم مي گويند من امروز كار دارم در تبريز با آقاي آزمون كشتي خواهم گرفت اين شد كه ما حركت كرديم به طرف تبريز و چشم انتظار آقاي خادم بوديم تا به تبريز برسد دو روز كه اين جريان گذشت و فرداي آن روز بايد براي شركت در مسابقات تيم آماده مي شد آقاي محمديان به من گفت كه تو كشتي نميگيري ؟ آقاي خادم امشب مي آيد و او در اين وزن كشتي خواهد گرفت برو رژيم غذايي خود را به هم بزن چون بنده حدود ۵ كيلو اضافه وزن داشتم و در رژيم بودم و رژيم خودم را شكسته و به خوردن و آشاميدن روي آوردم ولي صبح بود كه آقاي علي تارزان به اتاق ما آمد و گفت آقاي خادم نمي آيد شما بايد كشتي بگيري در اينجا بود كه آه از نهاد من بيرون آمد چون بايد براي فردا ظهر بين ۶ تا ۵ كيلو از وزن خودم را كم مي كردم چون به گفته آقاي محمديان رژيم خودم را بهم زده و ديگر اميد كشتي نداشتم ولي با تعصب و زحمتي كه براي اين دوره از مسابقات كشيده بودم و با مشورت يكي دو نفر از دوستان شهرستان قوچان كه براي تماشاي كشتي بنده آمده بودند عزم خودم را جزم كرده بوسيله اين دوستان راهي گرمابه شدم و شروع به كم كردن وزن خود شدم چون آن موقع هم نه سونا و نه گرمابه زياد گرمي در تبريز بود به هر حال بعد از فشار و استرس زياد و ناراحتي هائي كه مربي تيم براي من به وجود آورده بود به هر حال با عشق و عرق وطن پرستي اين وزن را كم كرده و در وزن كشي شركت كرده و با حريفان قدر كشور سر شاخ شده ولي متأسفانه دور اول كشتي را باختم و بعد از آن كشتي كه تقريباً وزن كاسته شده از بدنم سرحال شده بودم. در دوره هاي بعد كشتي چند تا از حريفان خودم را هم بردم ولي متأسفانه به فينال راه پيدا نكردم و در رديفهاي پنجم و ششم قرار گرفته و فقط توانستم چند امتيازي براي تيم جهت مقام تيمي بياورم. آن سال يعني ۱۳۴۵ هم براي بنده سال خوبي در كشتي نبود و هم براي تيم خراسان كه تيم كشتي خراسان هم آن چنان امتيازي بدست نياورد، در رده مقامهاي اول تا سوم قرار نگرفت به خاطر دارم كه آن سال فقط مرحوم صحرائي توانست از تيم خراسان به مقام دوم كشور دست پيدا كند و مدال نقره به گردن بياندازد تمام اين كمي و كاستي و موفق نبودن تيم خراسان بر ميگردد به مربي و سرمربي تيم خراسان كه اتفاقات زياد براي تيم كشتي خراسان درست كردن و تيم از شيرازه خودش باشيد و ناموفق بود.

ابراهيم آزمون همراه برادران و دو تن از فرزندانشان

 اگر مي خواهيد حاكم بر عالم شويد عقل را حاكم بر خويش گردان. (تولستوي)
ولي در تيم فرنگي كه استرسي وجود نداشت و كمي و كاستي نبود تيم خراسان با ۵% اميتاز كمتر از تهران با رشادت و توانمندي به مقام دوم كشور دست يافت و جبران كشتي آزاد را نمود و اين قصه انتخابي كشتي بنده در سال ۱۳۴۵ تبريز بود كه بدين صورت براي شما شرح دادم.

 اگر نمي توانيد كلاس خود را اداره كنيد بهتر است لااقل خود را اداره نمائيد با التماس نميتوان مربي شد.
گر آب جوي شيرين است ولي كو هيبت دريا
كجا فرزين شه بودن كجا فرزانگي كردن

خاطره كوتاه ورزشي
در يك دوره از مسابقات استاني كه بنده هم جزو تيم كشتي قوچان بودم و راهي مشهد مي شديم براي مسابقه در بين راه تيم قوچان براي استراحت و خوردن چائي در رستوران عموي بنده در چناران توقف كرديم در آن رستوران نشسته بوديم كه از قضا صحبت از يك پهلوان نامي خوب چناران شد بنام آقاي جلال بني نجار كه پدر ايشان هم در همانجا حضور داشت و ازكشتي هاي پسرش تعريف مي كرد و ميگفت كه پسرم ورزشكار و كشت
ي گير پر قدرت و قوي مي باشد هر روز جمعه كه مي شود از مشهد به چناران مي آيد و اينجا در كشتي با چوخه شركت مي كند و به رسم مسابقه قند را مي برد بعد پدر ايشان از من پرسيد كه شما پسرم را ميشناسي گفتم آره ما با هم در يك وزن كشتي مي گيرم و در اين مسابقه هم شايد با هم سرشاخ شويم كه در اين موقع آقاي بني نجار شروع به خنديدن كردن و همراهاني كه با او بودند آنها هم به تبعيت از او شروع به خنديدن و به صورت تمسخر به بنده نگاه مي كردند. كه در اين زمان عمويم مرا به آشپزخانه و رستوران برد و به من گفت پسرم مي خواهي با نبي كشتي بگيري گفتم آره چون بنده هنوز جوان ، خام و ورزيده اي نبودم و تازه به كشتي رو آورده بودم كه عمويم ترسيده و مرا با كشتي گرفتن با او منع مي كرد و هشدار مي داد مبادا با او كشتي بگيرم چون به گفته او خيلي كشتي گير پخته و زوردار بود اين بود كه عمويم از اين مسابقه با او ترس داشت در همين جا با خودم عهد كردم كه بايد در مبارزه اي بين من و نبي نجار اگر اتفاق افتاد با تمام توان و انرژي مبارزه كنم. وقتي به مشهد مقدس رسيديم بنده به حرم مطهر مشرف شدم و از امام خودم مدد خواستم تا مرا كمك كند و من با او مبارزه خوبي داشته باشم و از خنده و تمسخر آميز پدر و همراهان پدر او خلاص شوم و بر آنها نشان دهم كه سكه دو رو دارد در روز مسابقه كه همگي در كنار تشك براي تماشاي مسابقات نبي نجار آمده بودند منتظر بودم كه بلند گوي سالن مسابقات اسم بنده و نبي نجار را خوانده توكل به خداوند بزرگ و مدد از آقا امام رضا (ع) راهي تشك كشتي شده و بعد از چند دقيقه از مبارزه به طرف لنگ آمد كه مرا لنگ كند بنده هم فن لنگ را بدل كرده و او را خاك كردم تمام سالن را سكوت براي چند لحظه اي فرا گرفت و بعد تماشاچيان قوچان شروع به تشويق بنده كرده و در سالن غوغائي به پا شد. در همان جا بود كه پدرم مرا به آغوش گرفت و به رخت كن آورد و ديدم كه اشك شوق در چشمان او حلقه زده است. از خداي خودش تشكر مي كند براي اين پيروزي كه بنده بدست آوردم و من با تمام شوق و ذوق گفتم پدر ديدي چگونه جواب خنده هاي تمسخر آميز پدر ايشان و دوستانش را دادم اين كمك خداوند بزرگ بود كه به من جرأت داد تا پيروز شوم. پدرم كه پيروزي و تقريباً غرور جوانانه من را ديد گفت پسرم به شما يك نصيحت پدرانه اي بكنم بايد بگويم كه هيچ موقع از پيروزي زياد سر مست نباش و از باخت هم هراسي به خود راه نده و حريف را كوچك و حقير نشمار اين شد كه آن كلمات گوهر بار پدر را هميشه در ذهن خود داشتم و به آن پند عمل مي كردم و هميشه بدون استرس و با توان كوشش خوب كشتي را در مسابقات مي گرفتم يادش گرامي و روحش شاد باد. براه افتاد و ديدن كه جوان جويا نام چگونه كشتي گرفت و از حريف نهراسيد و توكل به خداوند بزرگ و توسل به امام هشتم توانست پهلوان چندين و چند ساله و با تجربه كشتي را بر زمين زند بعد از مسابقه كه به رخت كن آمدم پدرم سررسيد و مرا در آغوش گرفت و از شادي سر از پا نمي شناخت و از ذوق اين پيروزي شروع به گريه كردن و تشكر كردن از خداوند بزرگ نمود بنده هيچگاه از لحظه پر شور و خاطره انگيز سالهاي جواني كشتي را از ياد نمي برم و هميشه با اين اميد و خاطره زندگي مي كنم مخصوصاً كه اين مسابقه در مقابل پدرم بود و ايشان تماشاچي اين رويداد عظيم زندگي يك جوان تازه به ورزش رجوع كرده بود.
و ضمناً پدرم بعد از تشكر و قدرداني از بنده نصيحت پدرانه اي كرد و گفت پسرم هيچوقت از بردن سرمست نباش و از باخت هم هراسي به خود راه نده اين بود كه هميشه بنده در تمام مسابقات شجاعانه جنگيدم و هيچ وقت هم حريف را هر چند كم تجربه را ضعيف بشمردم يادش گرامي و روحش شاد باد.

مسابقات كشتي باشگاه مشهد نفرات بر روي سكو نفر اول ابراهيم آزمون، نفر دوم جلال بني نجار، نفر سوم غلامعلي عاقلتر كه در حال گرفتن جوائز مي باشند.

 سعي نكنيد در موقع باخت ديگران را مقصر بدانيد.

 به ياد داشته باشيد كه هيچوقت براي تماشاچي كشتي نگيريد.
بسم الله است در ورد زبانم به هر عدد
من كلب آستان توأم يا علي مدد
خواهم كه در دو وقت به فرياد رسي
اول دم مـمـات و دوم تـه لحـد

بانوي جوانمرد پهلوان خصلت
آخرين باري كه با حاج ابراهيم آزمون رو به رو شديم او هنوز گرد سفر از تهران را بر چهره داشت و اين بار نيز وقتي لب به سخن گشود از پيشكسوتان در كشتي ياد كرد كه روزگاري در عرصه قهرماني و مدتي در كسوت مربيگري به ورزش كشتي كشور خدمت كرده و مدتي است كه در بستر بيماري به سر مي برد، اين بار صحبت آزمون به منزله زنگ خطر نبود بلكه او ضمن اظهار تاسف فراوان از بيماري پهلوان علي غفاري از مردانگي بانويي با شگفتي تمام ياد مي كرد.
به گفته او دختر غفاري كه سالهاست مقيم فرانسه است برخلاف بعضي ها و آنچه كه آدم در اين دوره و زمانه انتظار دارد با اطلاع از بيماري پدرش با موافقت شوهرش بچه ها را به او سپرده و خود را در اولين فرصت به تهران آمده و از صميم قلب و در تلاش شبانه روزي با چهره اي خستگي ناپذير تيمار و مراقبت از پدر را عهده دار شده است.

 اگر زندگي پر از اشكال است براي آن است كه انسان هميشه به اشكالات مختلف مي انديشد.(امرسون)

آزمون بارها تكرار كرد وقتي فداكاري اين بانوي پهلوان زاده را به چشم ديدم از همسايه هايشان شنيدم كه اين خانم در طول بيست و چهار ساعت زمان اندكي را كنار تخت پدر استراحت مي كند و در بقيه مدت به رفع نيازهاي بيمار مي پردازد و به همه اطمينان داده است تا زماني كه پدر در چنين وضعي باشد او به دور از شوهر و فرزند و زندگي عادي خود در خدمتش خواهد بود و با اين ترتيب ثابت كرده است هيچ عاقلي حتي سالها سكونت در كشور با فرهنگي ديگر در زمانه اي كه هابيل و قابيل نه در كنار هم بلكه رو در روي يكديگرند نمي تواند در منش و خصلت كساني كه خون پهلوانان در رگ هايشان جريان دارد اثري داشته باشد.

 برترين مردم كسي است كه بيشتر سودش به مردم مي رسد. (حضرت علي (ع))

به گفته آزمون بروز چنين حالاتي حماسه وار اين را در دلها مي پرورد كه با تمام دگرگوني ها در فرهنگ و رفتارها هنوز مردي و مردانگي و فداكاري به عنوان خمير مايه اصالت نسل در اجتماع ما خريدار دارد آنچنان كه در چنين مواردي تحسين همكاران را بر مي انگيزد آفرين بر اين شير زن پهلوان، پهلوان زاده كه از خود گذشتگي و نمك شناسي را در معياري بس ارزشمند به نمايش گذاشته است آنچنان كه بايد سرمشق بسياري از مردان باشد.
يادآوري بايد عرض كنم همچنان مثل اتفاقات ذكر شده درباره پهلوان وفادار و پهلوان فخرائي نيز از جانب ايشان نيز پي گيري شد و با رفتن به عيادت آن پهلوانان و برنامه ريزي براي معالجات آنان نيز صورت گرفت .

 سختي هاي زندگي را چون سنگ زيرين آسياب تحمل كنيد.

 عاقل كسي است كه اگر نمي داند بپرسد.
نام چهارده معصوم در يك بيت من
گفته سازم تا بماند يادگار اندر زمن
مصـطفي با سـه محمد با سه علي
جعفر و موسي و زهرا يك حسين و دو حسن
يك پند و تجربه
دوستان – پهلوانان- قهرمانان :
تنها پهلواني و قهرماني نيست كه انسان را خوشبخت كند. در اين مورد چهار عنصر در سازندگي هر انسان مؤثر مي باشد.
۱- خانواده ۲- مدرسه (علم و دانش) ۳- ورزش و تلاش ۴- خط اتصال در جامعه با مردم با داشتن ايثار، گذشت، جوانمردي، منش و صداقت.
پايان گفته ها و نوشته ها در پايان : با دعا خود با زبان بي زباني مي خواهم بگويم، خدايا عزيز و با عزت خودت هستي. تمام پهلوانان و قهرمانان و پيشكسوتان و خدمتگزاران به ورزش اجدادي ما را از جميع بلايات محفوظ و مصون بدار آمين يا رب العالمين.

محمدابراهيم آزمون و فرزند برومندش ساسان

 به كمك مشورت سايرين را به همكاري با خود ترغيب كنيد. (امرسون)
روايتي ديگر از پهلوان آزمون به نوشته يكي از نشريه هاي ورزشي استان خراسان
از كشتي خراسان كه صحبت مي شود كمتر امكان دارد يادي از حاج ابراهيم آزمون نشود. چرا كه او سوابق قهرماني اش امروزه در دوران به اصطلاح بازنشستگي هميشه در كنار و يا در متن تركيب هياتهاي كشتي آزاد و فرنگي و باستاني و همچنين كشتي باچوخه قرار داشته و دارد و از جمله كساني است كه تمامي حرفه هايش در اين عرصه مايه ايجاد و خوش بيني بوده و اثرات غيرقابل انكاري دارد. وي كه به مردم داري شهره است داراي خصايص قابل تقديري است چرا كه او هميشه از جمله اولين و معدود كساني است كه دايم به ديدار قهرمانان گذشته و پيشكسوتان مي شتابد كه با نامهرباني روزگار به حكم خير طبيعت در بستر بيماري مي افتد.

 اگر خواهي اندوهگين نباشي حسود مباش.
اين واقعيت نه يك و نه دوبار بلكه هميشه به اثبات رسيده است چرا كه وي نخستين كسي بود كه ديگران را در جريان بيماري و بستري شدن پهلوان بهادري در روستاي مايوان قوچان گذاشت و آنگاه معالجه وي را در تهران و كسب سلامتي اش را به ديگران مژده داد با اينكه مدتي قبل در جريان بيماري پهلوان عباس گلمكاني او اولين نفري بود كه زنگ خطر را به صدا درآورد و هشدار داد كه اگر به داد اين قهرمانان گذشته نرسيد خراسانيها و خانواده كشتي او را از دست خواهد داد و سرانجام به هر تبدير و تقديري كه بود با فعاليت همه جانبه و همكاري آقاي سرهنگ عظيمي- منوچهر لطيف و مدير كل تربيت بدني و مهندس نوروزي شهردار مشهد به ديدار پهلوان گلمكاني شتافت و امكانات معالجه او را فراهم كرد خوشبختانه تلاش ها به ثمر نشست و گلمكاني سلامتي اش را باز گرفت.

 جايي كه تقوا نباشد آنجا افتخار هم نيست. (پين يان)

 در هنگام تمرين و مسابقات سعي كنيد كه از استرس پرهيز نماييد.

 اگر خواهي در وفاي تو نخندند با زير دستان مهربان باش.
حق زنگ در درب زورخانه ها
سازمان تربيت بدني و هيأت كشتي باستاني و ورزش زورخانه اي در سال ۱۳۸۵ بخاطر چندين سال زحمت فراواني و شركت در كشتي هاي باستاني آزاد و فرنگي و ورزش زورخانه اي جهت حسن اخلاق و رفتار و منش پهلواني در تاريخ مذكور هيأت وقت كشتي باستاني و تربيت بدني تصميم به اين امر گرفته و بنده را از نظر كشتي پهلواني و حسن اخلاق شايسته دانسته و مرا به اين حكم و ابلاغ مفتخر گردانيد و براي اينجانب حكم زنگ درب زورخانه اي صادر شده و به زورخانه هاي كشور اعلام گرديد تا براي اجراي اين افتخار براي اينجانب همكاري نمايند جا دارد كه از استاد كريم محمديان رئيس هيأت وقت كشتي پهلواني و زورخانه اي خراسان تشكر و قدرداني كنم.
با كمال احترام

زنده را تا زنده است بايد به فريادش رسيد ورنه بر سنگ مزارش آب پاشيدن چه سود
گــر نـرفــتي خـانــه اش تــا زنـــده بــود خـانه صـاحب عـزا تـا صـبح خوابيدن چه ســود
گـر نپـرســي حــال مــن تــا زنـــده ام بـعــد مـرگـم اشـك و نــاليـدن چــه ســود؟

يادي از پدر و مادر گرامي :

بايد عرض كنم كه پدرم مردي بود آرام و متين خداپرست، وطن دوست، همسر دار و فرزند پرور، عاشق مردي بود لوطي منش، راستگو، شجاع، خادم و خدمتگزار، نيكوكار و صالح و مردم دوست هميشه در كانون گرم خانواده بوده و هيچگاه در سختي ها و خوشي ها ما را تنها نگذاشت. و اما مادري هم دلسوز و مهربان و وظيفه شناس نسبت به خانواده و فرزندان بود، همه وقت در تربيت و سازندگي فرزندانش كوشش فراوان داشت و در پشت مرد خانواده مثل كوهي استوار بود خدا رحمتشان فرمايد و روحشان شاد و بايد بگويم كه تا حيات دارم و زندگي مي كنم هميشه خاك پاك مزارشان را طوطياي چشم كرده و خواهم كرد. خداوند انشاءالله از آنها راضي باشد و آنها را نيز از من راضي و خشنود فرمايد آمين.

فرزند شما محمد ابراهيم آزمون

اين قانون طبيعت است كه هيچ كس به تنهايي نمي تواند خوشبخت باشد بلكه خوشبختي و سعادت را بايد در سعادت و خوشبختي ديگران جستجو كرد. (شكسپير)

دل ميرود ز دستم صاحب دلان خدا را
دردا كه راز پنهان خواهد شد آشكارا
كشتي شكستگانيم اي باد شرطه برخيز
باشـد كه باز ببينيـم ديـدار آشـنا را

پايان نوشته هايم
بايد بگويم كه قبلاً هم ذكر شده بنده به ورزش باستاني و زورخانه و فتوت مردانگي علاقه عجيب دارم زيرا هميشه در زندگي خود از كارهاي زيبا و مردم پسند مرشدين، كهنه سواران سود بردم و نصيحت آنان را همه وقت آويزه گوش كردم كه پيران را به بزرگي و جوانان را به احترام پندارم و احترام بگذارم.
براي حسن ختام نوشته هائي كه مرا به اين حال و هوا سوق داده از سخناني چند از گفتار گرانقدر حضرت مولاي متقيان علي عليه السلام اول پيشواي ورزشكاران باستاني و كشتي از نهج البلاغه نقل مي كنم. باشد كه جوانمردان روزگار ما از گنجينه دانش آن بزرگوار بهره اي چند برگيرند من از زبان قرآن مجيد اكنون ترا پندي چند دهم كه خوشبختي خويش را در دو جهان بدينوسيله تامين كني. خداوندا به يگانگي و بيماندي بشناس و تنها بر آستان جلال او پيشاني بندگي بر خاك گزار و خود را با فساد به هلاكت مينداز و روح بي آلايش خود را بيهوده تباه مساز.
زنها و سرمايه دين را به عشق دنيا از دست مده و وجدان خود را در قربانگاه هوس بخون ميالاي مردم را با دوروئي و دو زباني ملاقات مكن و بر آنچه مي گوئي ثابت قدم و معتقد باش و نيز يك رباعي از پورياي ولي براي جوانان به پايان رساندن عرايضم.

گر بر سر نفس خود اميري مـردي گر بر دگردي خرده نگيري مردي
مــردي نبــود بــه پــاي زدن گر دست فتاده اي بگيري مـردي

(از پوريا ولي)

 با فقيرترين اشخاص چنان با احترام روبرو شو كه گويي در مقابل سلطان هستي (كنتوسيوس)

سكوي قهرماني باشگاه هاي مشهد ابراهيم آزمون نفر اول منوچهر عرفان نفر دوم علي جلالي برادر ابراهيم آزمون نفر سوم كه هداياي خود را از تيمسار بني اعتماد دريافت مي كنند.

نفرات برتر مسابقات كشتي كاپ رستاخيز كه در عكس بالا ديده مي شوند

برنده اين مسابقه ابراهيم آزمون مي باشد كه داور كشتي مرحوم منوچهر لطيف اين فضاوت را بر عهده داشته است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

17 − دو =