زندگينامه ورزشي

آقاي سيّد حسن بامشكي

قهـرمان و پيشكسوت كشتي‌ خراسـان

انجمن پيشكسوتان كشتي خراسان

« به نام ايزد بي‌همتـا»

با ياري خداوند متعـال و بزرگ ؛

مدير عامل انجمن پيشكسوتان كشتي خراسان

محمود عظيمي مجاور

بنا داريم از اين پـس زندگينـامه، خاطرات تلخ و شيرين، حوادث زندگي، مقام‌هاي قهرماني، حرفهاي دل و خلاصه آن چه خواندني ا‌ست از پيشكسوتان و قهـرمانان را همـراه با عكس و ساير مدارك آنان به رشته‌ي تحرير درآوريم، در اين راه جناب آقاي مجيـد عباسي رياست محترم كميته چاپ و نشر انجمـن كه خود از قهـرمانان با سابقه كشتي و به جهت صفات اخلاقي و پهلواني مورد علاقه‌ي وافر جامعـه‌ كشتي مي‌باشـد ما را همراهي خواهنـد نمود و قرار بر اين شد كه هر كدام از پيشكسوتان محترم كشتي كه ميـزبان نشست ماهانه مي‌شود زنـدگي‌نامه اش به چاپ رسـد . اين شانس اولين بار پس از اين تصميم نصيب آقاي حاج سيد حسين بامشكي گرديد آن چه مي‌خوانيد زبان حال اين عزيز مي‌باشد.

حاج سيد حسن بامشكي ؛

قهـرمان ، مربي كشتي و عضو انجمن پيشكسوتان كشتي خراسـان

سيد حسن بامشكي مرد صبور و مقاوم و خوش‌اخلاق كشتي خراسان مي‌باشد او در دوران كشتي خود مي‌توانست جلوي هر قهرماني بايستد همچنان كه در كشتي جنجالي خود مقابل مرحوم رمضان خدر، قهرمان چندين ساله تيم ملي كشور ايستاد و خدر هر چه كرد نتوانست از سيّد حسن بامشكي عبور كند و بناچار تسليم وي شد. او ورزش را از گود زورخانه آغاز نمود.

بهتر است باقي ماجرا را از زبان خودش بخوانيم.

صداي ضرب و زنگ مرشد مرا به سوي كشتي كشاند؛

در سال ۱۳۲۰ از خانواده مذهبي در محلة قديمي عيدگاه مشهد متولد شدم، همراه با ادامه تحصيل در حجره پدرم كه در همان محل در مجاورت باشگاه توس يا شهداي كنوني بود به كار مشغول شدم.

صداي ضرب و زنگ مرشد هر روز به گوش مي‌رسيد كه موجب علاقه‌ام به اين ورزش شد. پدرم مرا نزد مرشد باشگاه حاج حسين ترشيزيان فرستاد. در باشگاه توس به ورزش مشغول گرديدم در كنار گود باستاني تشك كشتي بسيار كثيف و غيربهداشتي نيز پهن بود همراه با ورزش باستاني به كشتي نيز مشغول شدم، سپس به باشگاه جوانان خيام و نيز صحرايي نزد اساتيدي همچون كريم محمديان، حميد توكل، عباس گلمكاني و محمد فخرايي به تمرين مشغول شدم. سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۹ چندين بار قهرمان باشگاه‌هاي مشهد و در سال ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ قهرمان باشگاه‌هاي استان گرديدم. در سال ۱۳۴۷عضو تيم خراسان به قهرماني كارگران كشور اعزام شدم در سال ۱۳۷۶ عضو تيم پيشكسوتان خراسان و قهرمان كشور شدم. همچنين از سال ۱۳۵۲ به مربي‌گري نونهالان و نوجوانان و جوانان و بزرگسالان پرداختم و به خواست خداوند توانسته‌ام شاگرداني را تقديم تيم‌هاي خراسان بزرگ، كشور و تيم ملي نمودم.

كه از جمله آنها آ‌قايان قاسم فيلابي-ناصر زينل‌نيا- محمدجواد راسخي- اميررضا و رسول خادم – مرحوم منصور عابديان – ابوالفضل زينل‌نيا – حميد قشنگ – رضا صفايي و سهيل منتظري – مرتضي شهيدي مي‌باشند.

سال ۱۳۴۳ – تيم كشتي خراسـان در عكس از راست به چپ:

آقايان مهاجراني – جعفـريان – سيدعلي بامشكي- محمود قشـنگ- سيد حسن بامشكي – احمد بهمني

ابراهيم زاده – حسين جباري – حسن راستگو – حسين عبداللهي – رجب روحاني

عكس پشت زحمتكش – تيم تاج قهرماني باشگاه‌هاي خراسـان

در سال‌هاي ۱۳۵۴ و ۱۳۵۶ تيم كشتي برق خراسان با عنوان نماينده كشتي خراسان در ليگ كشور شركت نمود كه اينجانب به اتفاق برادرم حاج علي بامشكي تيم را همراهي ميكرديم و تيم نيز نايب قهرمان كشور در اين سالها گرديد.

«(سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ ضمن رأي‌گيري از كليه مربيان استان به عنوان سرمربي كشتي نونهالان و نوجوانان استان خراسان انتخاب گرديدم.)»

از سال ۱۳۶۷ تا كنون به عنوان مربي كشتي پهلواني خراسان مي‌باشم. كه در اين سالها پهلواناني همچون مرحوم منصور عابديان، «پهلوان يكساله كشور»، پهلوان حميد قشنگ «پهلوان سه ساله كشور»، پهلوان امين رشيد لمير «پهلوان يكساله كشور» وعبدالرضا كارگر «پهلوان دو ساله كشور» بودند. كه اين افتخارات بعد از ۳۲ سال از بازوبند پهلوان مرحوم احمد وفادار نصب كشتي استان خراسان گرديد.

ضمناً دو بار بعنوان مربي، در معيت تيم خراسان به تركمنستان اعزام شده كه يكبار قهرمان و يك بار نائب قهرمان شديم.

ضمناً حكم زنگ در چرخ در ورزش باستاني از فدراسيون ورزشهاي باستاني جمهوري اسلامي دريافت نمودم همچنين از زمان مربي‌گري در باشگاه‌هاي برق، استان قدس و صحرايي ضمن انجام وظيفه، پرورش شاگردان را به عهده داشتم و دارم.

بيش از پنجاه بار در مسابقات قهرماني كشور به عنوان مربي و سرپرست در رده‌هاي مختلف سني حضور داشتم.

يكي از بهترين خاطراتم در سال ۱۳۴۶ بود كه مسابقات دوستانه‌اي بين تيم خراسان و مازندران در سالن مهران مشهد برگزار گرديد كه در وزن ۶۳ كيلو گرم يك كشتي بين اينجانب و مرحوم رمضان خدر عضو تيم ملي ايران برگزار شد كه مسابقاتي جنجالي و تماشايي بود كه در نتيجه كشتي مساوي اعلام شد.

در سال ۱۳۸۱ برابر طرحي كه هيأت كشتي خراسان ارائه نمود قرار بر اين شد كه مسئولين كميته‌هاي مربيان آزاد و فرنگي با رأي كليه مربيان واجد شرايط استان انتخاب شوند كه اينجانب ضمن رأي‌گيري از كليه مربيان استان بعنوان سرمربي كشتي نونهالان و نوجوانان استان براي سالهاي ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵ انتخاب گرديدم.

سال ۱۳۸۰

پهلوان عبدالرضا كارگر پهلوان ۲ ساله كشور به اتفاق مربي كشتي پهلواني سيد حسن بامشكي

سال ۱۳۴۴ – تيم كشتي تاج خراسـان از راست به چپ :

حسن راستگو – حسين جباري – علي معرب – جواد صارم – ابراهيم زاده-

زحمتكش – سيد حسن بامشكي – غلامعلي عاقلتر

سال ۱۳۴۵ – تيم خراسـان از راست به چپ :

آقايان حسين جباري – ابراهيم‌زاده – حسن راستگو – محمود قشنگ و سيد حسن بامشكي

از سال ۱۳۶۰ باتفاق آقاي چنگيز عامل همكار و دوست عزيز بعنوان مربي باشگاه برق خراسـان فعاليت و همكاري داشته كه قهـرمانان زيادي كه مفتخر به كسب قهرماني آسيا و جهان را كسب گرديدند.

سال ۱۳۶۵- سالن مهـران – مسابقات كشور

آقاي دكتر غفوري فرد ، آستاندار وقت – محمـد خادم – سيد حسن بامشكي

سال ۱۳۶۶ – – قهرماني كشور جوانان مشهد مقدس سالن مهران

حاج محمد خادم – امير رضا خادم – سيد حسن بامشكي

سال ۱۳۷۰ – قهرماني جوانان جهان رسول خادم

سيد حسن بامشكي مربي و امير رضا خادم

تاريخ مسابقات جام عياران

خرم آباد ۷/۸/۱۳۷۷

خاطرة جناب آقاي چنگيز عامل(قهـرمان و مربي شايسته ملي كشور)

اينجانب در سالهاي ۵۵ تا ۵۷ به عنوان كشتي‌گيرو حدود ۳۲ سال در باشگاه برق خراسان بزرگ كه يكي از باشگاهي پرقدرت كشور بود. نيز افتخار همكاري با ايشان را داشتم و هرگز زحمات و خدمات ارزشمند اين مرد را كه هميشه با خوشروئي و صبر مثال زدني با اعضاء تيم كار مي‌ كردند را از ياد نخواهم برد. من ۳۰ سال با ايشان در باشگاه برق كار كردم و حتي يكبار كاري كه باعث رنجش من شود انجام ندادند كه اين مسئله در اين مدت طولاني و اين كار سخت و پر هيجان كم نظير است. مي‌خواهم دو خاطره تلخ و شيرين از ايشان بيان كنم يكي مربوط مي‌شود به سال ۱۳۵۵ وقتي كه تيم قدرتمند كشتي خراسان با تيم مازندران در ساري مسابقه داشت و كشتي‌گيران خراسان يكي پس از ديگري كشتي‌گيران صاحب نام مازندران رامي‌بردند مردم كشتي دوست مازندران ناراحت شدند و يكي از تماشاگران بي‌ادب شيشه را بطرف حاج علي آقاي بامشكي برادر حاج حسن آقا پرتاب نمودند و به سر حاج علي آقا اثبات كرد و مصدوم شدند ولي ايشان ضمن ناراحتي و هيجاني كه داشتند خودشان را كنترل نمودند اين صبر و شكيبائي توانمندي اين عزيز در مقابل حوادث نشان داده و الگوئي برايم گرديد.

***

و خاطره دوم اينكه در يكي از سالهائي كه در باشگاه برق به عنوان مربي با هم كار مي‌كرديم دست يك از كشتي‌گيران به شدت ‌آسيب ديد و من كه بالاي سر مصدوم بودم به يكي از كشتي‌گيران فرياد زدم برو و به اورژانس زنگ بزن و در همين حال حاج حسن آقاي مهربان هم به همان فرد مي‌گفت زود برو و به آژانس زنگ بزن و آن جوان مي‌گفت آقا من به اورژانس زنگ بزنم يا به ‌آژانس حاج حسن ‌آقا مي‌گفت برو و به هر كه مي‌خواهي فقط زنگ بزن در هر حال خاطرات خوش و زحمات شبانه‌روزي اين مرد بزرگوار حاج حسن آقاي بامشكي را جامعه كشتي خراسان از ياد نخواهد برد و اينجانب به عنوان شاگرد و همكار ايشان از خداوند مهربان سلامتي و عزت و عاقبت‌بخيري ايشان را خواهانم.

دوستدار و ارادتمند همه پيشكسوتان عاليقدر كشتي – چنگيز عامل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

2 × 3 =